براثر تمرکز و تراکم بالاي جمعيت و فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي، کلانشهرهاي خودجوش و در کشورهاي درحال توسعه و به تبع آن کلانشهر تهران، با مشکلات و بحران هاي عمدهاي مواجه شدهاند.
اين مشکلات يا بحران ها را ميتوان به 5 دسته عمده زير تقسيم کرد:
1- بحران هويت هم زمان با گسترش شهرها به سوي حومهها و از هم گسيختگيهاي ناشي از آن، عناصر حاشيهاي نيز به پيکره مادرشهر افزوده شده و ساختاري معوج و پيچيده را پديد ميآورند. ترک محلههاي مرکزي و قديمي شهر توسط ساکنان آن و تبديل شدن اين نقاط به نقاط مخروبه و متروکه و وجود نابسامانيهاي اجتماعي در اين نقاط و نقاط حاشيه اي يا حاشيه نشينها باعث ميشود که تاريخ و هويت شهر با کليه نشانههاي کالبدي و فضايي آن از بين برود.
2- بحران کارکرد امروزه کلانشهرهاي توسعه يافته با فراهم ساختن امکانات و تجهيزات لازم به کانون استقرار مراکز شرکت هاي چندمليتي، کانون هاي مالي جهاني، قطب مخابرات و ارتباطات جهاني، توسعه فضاي آموزشي و فرهنگي، توسعه فضاهاي گردشي و جذب عمدهفروشيها و خردهفروشيها تبديل شدهاند و در اين ميان يک نقش کارکردي عمده را نيز پذيرفتهاند. در حالي که نبود سياستهاي مشخص اقتصادي و مراکز فعاليتهاي تجاري قوي و غالب در کلانشهرهاي مشابه، بحران کارکردي و اقتصادي آنها را دامن زده است.
3- بحران ارتباطات و حمل و نقل عدم توجه به حمل و نقل عمومي، تاخر فرهنگي در حضور اتومبيل و وسايل نقليه، زيرساخت هاي ارتباطي ضعيف و فقدان سياست هاي مشخص ارتباطي و حمل و نقل، کلانشهرها را تبديل به پارکينگي بزرگ از اتومبيل کرده است که افزايش روزمره تعداد وسايل نقليه، هر روز نيز بر حجم و گستردگي اين مشکل ميافزايد. حل بحران حمل و نقل در اين کلانشهرهاي متراکم و متمرکز، نياز به برنامهاي بلندمدت و جامع با مشارکت تمامي شهروندان و افزايش کميت و کيفيت وسايل نقليه عمومي دارد.
4- بحران محيطزيست همان طور که گفته شد، آلودگي هوا در سطح شهر تهران بيش از 2.8 برابر استاندارد جهاني است. بحران محيطزيست در واقع نتيجه بحران هاي کارکردي و حمل و نقلي است. کارخانجاتي که مکانيابي ناصحيح آنها باعث ورود پسماندها و گازهاي آلاينده در سطح محيطزيست شهري شده و تعدد مهارگسيخته وسايل نقليه، که عمدتاً در شهرهاي توسعهنيافته يا در حال توسعه بسيار بالاتر از ميانگين و استاندارد جهاني سوخت مصرف کرده و گازهاي آلاينده توليد مي کنند، محيط زيست را در اين شهرها با بحراني جدي مواجه کرده است.
5- بحران مديريتي در راس 4 بحران ياد شده بحران مديريت از کلان تا خرد مانع تحقق کليه برنامهها و اقداماتي است که قادر باشد منطقه شهري را به سمت يک توسعه هدفمند و پايدار منطقهاي، با ساختار فضايي مرتبط و همپيوند هدايت کند. در اين نظام هاي مديريتي، سازمان هاي مديريتي و خدمات شهري به سازمان هاي موازي و چندتکه تقسيم مي شوند. از اين روست که در اين نظام ها قبل از اين که مشکلات، ناشي از نبود طرح و برنامه باشد ناشي از قابليت برنامهپذيري نظام مديريت است. در اين نظام ها مردم و مديريت محلي همکاري و مشارکتي در برنامههاي شهري ندارند.
مقايسه کلانشهر متمرکز و شهرمنطقه
تحولات بنيادهاي اقتصادي و اجتماعي کلانشهرها، تحول در ساختار فضايي کلانشهرها و تحول در برنامه ريزي و مديريت آنها باعث پيدايش نوعي سکونتگاه وسيع و پيچيده است که از نظر فضايي متکي بر مرکز واحد و روابط مرکز- پيرامون و سلسله مراتب نيست؛ بلکه بيشتر به صورت يک مجموعه پراکنده چند مرکزي و شبکهاي عمل ميکند که اخيرا براي توصيف آن اصطلاح شهر- منطقه رواج پيدا کرده است. جدول زير بيانگر تفاوت هاي کلانشهر متمرکز و شهر- منطقه است.
مقايسه کلانشهر متمرکز و شهر منطقه
موضوع
|
کلانشهرهاي متمرکز
|
شهر- منطقهها
|
كاركردهاي اصلي
|
کارکرد در مقياس منطقهاي- ملي
مرکز توليد صنعتي و تجارت کالا
مرکز انباشت ثروت و سرمايه
کانون اداري و سياسي
تاکيد بر بازتوليد ثروت و توسعه
|
کارکرد در مقياس ملي- جهاني
کانون فناوري، خدمات برتر و گردشگري
کانون انباشت سرمايه، دانش، فن و اطلاعات
کانون اداري، علمي، فرهنگي و ارتباطات
تاکيد بر بازتوزيع ثروت و توسعه
|
ساختار فضايي
|
الگوي شعاعي ومداري
روابط سلسله مراتبي (مرکز- پيرامون)
رشد تكمرکزي و اقماري
تمرکز راههاي ارتباطي و زيرساختها
مرزها و تقسيمات مشخص کالبدي
|
الگوي پراکنده و شبکهاي
روابط شبکهاي و تعاملي
توسعه چندمرکزي و چندبخشي
توزيع راهها و زيرساخت ها
پويايي مرزها و تقسيمات فضايي
|
برنامهريزي و مديريت
|
برنامهريزي در مقياس مرکز و حوزه نفوذ
برنامهريزي متمرکز
برنامهريزي جامع کالبدي – فضايي
مديريت شهري و بخشي
جدايي توسعه شهري و روستايي
|
برنامهريزي در مقياس شهر- منطقه
برنامهريزي مشارکتي و محلهاي
برنامهريزي راهبردي و همهجانبه
مديريت منطقهاي و فرابخشي
يکپارچگي توسعه شهري و روستايي
|
سير تحولات شهري، از تمرکز تا عدم تمرکز
اگر تاريخ تحولات شهري را از زمان قبل انقلاب صنعتي مورد بررسي قرار دهيم، شکل زير تغيير و تحولات کلي شهرها را نشان مي دهد. تحولاتي که درحال حاضر آنقدر پيچيده و غيرقابل توصيف شده است که براي نام نهادن آن حتي اجماع کلي نيز وجود ندارد و براي همين در جدول زير با علامت سوال نشان داده شده است. هرچند الوين تافلر در کتاب موج سوم پيش بيني کرده است تحت تاثير اين تحولات با پيداشدن خانههاي الکترونيکي در موج سوم تمدن بشري، ديگر نيازي به تمرکز شهري و تجمع در محيطهاي شهري نيست.
تغيير و تحولات شهري و آينده شهرها
مرحله
|
سير تحول
|
مرحله اول
|
شهر قبل از انقلاب صنعتي صنعتي
|
مرحله دوم
|
شهر بعد از انقلاب صنعتي
|
مرحله سوم
|
مادر شهر
|
مرحله چهارم
|
کلانشهر
|
مرحله پنجم
|
منطقه شهري يا شهر- منطقه
|
مرحله ششم
|
کلانشهرهاي جهاني
|
مرحله هفتم
|
تکنو شهر
|
|
|
مرحله نهايي
|
موج سوم و خانه الکترونيکي
|
|
نظرات
ارسال نظر