مروری بر اوضاع رو به رشد پرجمعیتترین کشور جهان
نوشته شده توسط:میثم مطلق در شهرسازی » مقالات شهرسازی | ۱۸ دی ۱۳۹۰ - ۱۳:۰۸ | ۲ دیدگاهچندی پیش خبری منتشر شد که چینیها دارند لامبورگینی جعل میکنند! این لامبوهای قلابی با قیمتی بسیار پایین به بازار آمده و پای پلیس چین هم به میان کشیده شده است. با خواندن این خبر ناگهان به این فکر افتادیم که ممکن است یک روز چینیها تیم ملی فوتبال اسپانیا یا آلمان هم درست کرده و روانه میدان کنند!
ندی پیش خبری منتشر شد که چینیها دارند لامبورگینی جعل میکنند! این لامبوهای قلابی با قیمتی بسیار پایین به بازار آمده و پای پلیس چین هم به میان کشیده شده است. با خواندن این خبر ناگهان به این فکر افتادیم که ممکن است یک روز چینیها تیم ملی فوتبال اسپانیا یا آلمان هم درست کرده و روانه میدان کنند!
چینیها در طول تاریخ ملتی ستمدیده بودهاند. انگلیسیها استثمارشان کردند و ژاپنیها هم به هر بهانهای به سرزمینشان یورش میبردند. ساخت دیوار چین برای جلوگیری از هجوم اقوام شمالی در دستور کار قرار گرفت تا اثری بینظیر خلق شود. با این حال مردم این سرزمین با پشتکاری کمنظیر و مدیریتی فوقالعاده کاری کردهاند که اکنون این کشور بعد از آمریکا دومین اقتصاد بزرگ دنیا را در اختیار داشته باشد. همه و همه باعث شده که کشور پرجمعیت چین این روزها خیلی بیشتر به چشم بیاید. با این حال پیشرفتهای چینیها تنها مربوط به چند حوزه خاص نمیشود و آنها در ورزش هم توانستهاند خودی نشان دهند.
رشد اقتصادی
اواسط دهه 1970 بود که چینیها سیاست اقتصاد آزاد را سرلوحه برنامههایشان قرار دادند و کمکم از روشهای سوسیالیستی فاصله گرفتند. البته این کار چندان آسان نبود و مخالفتهایی در موارد مختلف مطرح میشد. اما اگر قرار بود پتانسیلهای بالقوه به بالفعل تبدیل شود، آنها باید از یک جا شروع میکردند.
در این راه موانع بینالمللی دیگری نیز وجود داشتند که چین با آنها روبهرو بود. از این رو برنامهریزیها با دقت بسیار زیاد پیگیری شد و نتیجه جذب سرمایهگذاریهای خارجی بود. ایجاد نوعی امنیت اقتصادی در این راه توانست کارگشا باشد.
چین با عضویت در سازمان تجارت جهانی حرکت خود را به سمت پیشرفت ادامه داد. رفت و آمد خارجیها و رونق اقتصادی باعث شد، وضعیت این کشور بهطور کل با آن چیزی که در دههها 1950 و 1960 از آن سراغ داشتیم تغییر کند. با این حال ایرادهای اساسی نیز بر عملکرد سران اقتصادی این کشور وارد است. غربیها و در راس آن ایالات متحده همواره به موضوع پول ملی چین (یوآن) اعتراض داشته و یارانههای پرداختی دولت برای پایین نگه داشتن ارزش آن را از اصلیترین دلایل موفقیت چین در اقتصاد دنیا دانستهاند.
درحال حاضر چین بستر بسیار مناسبی برای تولید و صادرات است و همانگونه که میدانید بسیاری از شرکتهای بزرگ آنجا کارخانه ساختهاند و پایگاه بسیار مطمئنی برای خود درست کردهاند. حالا دیگر بر روی بزرگترین برندها هم عبارت Made in China و یا Assembled in China دیده میشود که این خود مبین حرفهای زیادی میتواند باشد. با این حال مطمئن باشید که هر طلوعی برای خود غروبی هم دارد و نمیتوان اینگونه تصور کرد که اقتصاد چینیها تا ابد بههمین وضع باقی خواهد ماند.
رشد اجتماعی
اگر موضوع توسعه انسانی و برخی موارد ریز دیگر را مطرح نکنیم، میتوانیم مستقیم برویم سراغ مبحث رشد اجتماعی. یعنی همانچیزی که باعث میشود، خارجیها بیایند در شهرهای گوناگون چین، سرمایهگذاری کنند. یا بهعنوان گردشگر از آثار مختلف تاریخی بازدید کنند. بدین ترتیب بود که چینیها از این راه نیز توانستند پول خوبی به جیب بزنند. آنها مردمانی مهربان هستند. در نگاهشان خارجیها همیشه از احترام برخوردار بودهاند؛ خاصه اگر آسیایی هم باشید. نوعی احساس قرابت با آسیاییها دارند.
اگرچه از ژاپنیها بیزارند و آنها را زیاد تحویل نمیگیرند، اما هیچ کدورتی با سایر ملل این قاره کهن ندارند. میتوانیم اینگونه و به عبارتی سادهتر بگوییم که چینیها نوعی رشد اجتماعی را تجربه کرده و این تجربه کردن را همچنان ادامه میدهند و همین رشد اجتماعی باعث شده آنها در عرصه ورزش هم تلاشهایی داشته باشند.
میزبانی بازیهای آسیایی 1990 در پکن و بهدنبال آن میزبانی جام ملتهای آسیا در سال 2004 باعث شد تا بسیاری به چین بهعنوان یکی از بزرگترین کشورها در زمینه برگزاری رقابتهای ورزشی بزرگ نگاه ویژهای داشته باشند. البته در این میان مسابقات ریز و درشت ورزشی در ردههای مختلف و سطوح گوناگون نیز در شهرهای چین میزبانی شدند.
بزرگترین رویدادی که میتوانست نشان دهد چینیها تواناییهای بسیار بالایی دارند، بازیهای المپیک بود که آنها توانستند در سال 2008 و در پایتختشان میزبانی آن را برعهده بگیرند.
رقابتهایی که در کمال آرامش و با بالاترین استانداردهای ممکن برگزار شد تا پاسخی دندانشکن باشد برای رسانههای غربی که میکوشیدند تواناییهای این کشور بزرگ آسیایی را زیر سوال ببرند. 2سال بعد از این رویداد بزرگ، شهر گوانگژو پذیرای ورزشکاران کشورهای آسیایی بود تا این مسابقات هم به خوبی و خوشی در چین برگزار شود.
علاقه به ورزش
ورزش در سرتاسر کشور چین با نگرشی ویژه روبهرو است و مردم تنها به فکر سلامت و تامین آن از طریق ورزش نیستند. وقتی نخستوزیر چین در سفر کاریاش به ژاپن ورزش صبحگاهی را فراموش نمیکند و به نزدیکترین پارک محل اقامتاش رفته و پابه پای سایر ژاپنیها ورزش صبحگاهی انجام میدهد، اهمیت ورزش را نشان میدهد. اینکه میلیونها نفر در جای جای چین تنیس روی میز بازی میکنند تا این ورزش همچنان ورزش شماره یک این سرزمین باشد، علاقه به این مهم را بیان میکند.
ورزش از منظر حرفهای اگرچه در جوامع سوسیالیستی با رویکردی سیاسی همراه بوده، اما حالا چینیها از آن بهرهبرداریهای دیگری نیز میکنند. آنها با کنار گذاشتن تفکرات خاص کمونیستی ورزش حرفهای خود را به چنان رشد و توسعهای رساندهاند که جایگاه آمریکا در المپیک را به اشغال خود در آوردهاند.
ورزشی مردمی
در برخی منابع ادعا شده که ورزش فوتبال از چین آمده است. اگرچه دنیا پذیرفته که این ورزش یک بازی تماما انگلیسی است، اما چینیها با ارائه برخی مدارک معتقد بودهاند که در این کشور و در عصر باستان، عدهای یک بازی شبیه به فوتبال را انجام میدادهاند.
فوتبال در چین ورزش اول نیست، اما طرفداران بیشماری دارد. در واقع میتوان گفت که یک تیم چینی میتواند به راحتی بیش از 50میلیون هوادار را بهخود جلب کند! با این حال خلاقیت و استعدادهایی که در فوتبال کرهجنوبی، کرهشمالی و ژاپن دیده شده و میشود، هرگز در فوتبال چین وجود نداشته و اگر هم بوده در حد تیمهای قدرتمند شرق آسیا نبوده است.
چینیها برخلاف تصور، از روزی که لیگ حرفهای راه انداختهاند، فوتبال ملیشان بهشدت افت کرد. با اینکه مردم در این کشور فوتبالهای اروپایی را دنبال میکنند و برخی مواقع میزبان اردوهای تمرینی برخی از این تیمها هستند، اما هیچ مدیریتی پیدا نشده که فوتبال چین را به سوی پیشرفت بکشاند. ظاهرا فوتبال در این کشور ساز خودش را میزند و مسائل حاشیهای بسیار مانع از رشد و پیشرفت در این عرصه شدهاند.
AFC در تسخیر چینیها
با برکناری محمد بن همام قطری از ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا با آن همه سر و صدا، یک چینی به نام زانگ جیلونگ فعلا بهعنوان سرپرست ایفای نقش میکند. بهنظر میرسد در انتخابات آتی AFC این چینی 59ساله قصد دارد جایگاه ریاست را همچنان در مشت خود داشته باشد. شاید حضور او در راس کنفدراسیون فوتبال آسیا بتواند کمکی به رشد فوتبال چین بکند تا آنها در چنین مقطعی بتوانند خود را بازیابی کنند.
در نشست اخیر هیات اجرایی AFC که در کوالالامپور و در خلال برگزاری مراسم بهترینهای قاره کهن برگزار شد، این آقای چینی جلسات مختلفی با ژوزف بلاتر رئیس فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) برگزار کرد و به احتمال بسیار زیاد توانسته قولهایی نیز از او بگیرد.
اینکه کسی غیر از جیلونگ بتواند بر کرسی ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا تکیه بزند، کمی سخت بهنظر میرسد؛ هر چند تلاشهایی بهصورت علنی و غیرعلنی در حال شکل گرفتن است.
سیاست مربیان خارجی
در مورد تیمهای باشگاهی در صفحههای بعدی مطالبی در این زمینه خواهید خواند، اما در عرصه ملی، مدیران فوتبال چین چاره برای رسیدن به موفقیت را در استفاده از مربیان صاحبنام خارجی دانستند. بههمین دلیل هم هست که خوسه آنتونیو کاماچو همچنان سرمربی تیم ملی چین است و پای مربیان خارجی زیادی هم برای مربیگری در سطح ملی به این کشور باز شده است.
اینکه چینیها هنوز نتوانستهاند در عرصه مربیگری خودی نشان دهند، نشان از نقطه ضعف آنها دارد و اینکه چرا نمیتوان به آینده تیم ملی این کشور هم زیاد خوشبین بود نیز ریشه در همین امر دارد. این درحالی است که بهعنوان نمونه تیم ملی کرهجنوبی این روزها با مربیان وطنی در میادین مختلف ظاهر میشود. این کشور از اواخر سال 2007 تا به امروز از مربی داخلی استفاده کرده است.
پیش از این طی سالهای 2001 تا 2007 میلادی، 4مربی هلندی به نامهای گاس هیدینک، جو بونفرر، دیک ادووکات و پیم وربیک و یک مربی پرتغالی به نام هومبرتو کوئلیو و یک کرهای هدایت تیم ملی کره را بر عهده داشتند.
عجیبخورها
تقریبا به هر نقطهای از کره زمین که سر بزنید حتما با یک چینی برخورد میکنید اما همانقدر که چینیها به کشورهای مختلف سفر کردهاند، غذاهایشان موفق نشدند به همه جای دنیا سرک بکشند و با سلیقههای مختلف خودشان را همسو کنند.
میتوان گفت غذاهای چینی مورد پسند همگان نیست و در ردیف غذاهای بینالمللی قرار ندارند. هر چند برخی از کشورهای شرق آسیا غذاهای اصطلاحا خوشمزهای دارند اما چینیها با به کار بردن بیش از حد مواد آبپز شده به همراه ادویههای خاص خودشان مانع از گسترش این غذاهرا در بین اقوام مختلف دنیا شدهاند.
اصلا خودتان قضاوت کنید وقتی غذای مردم ثروتمند و به اصطلاح متمول چین، غذاهایی مانند خوراک گربه و مار! است، حتما نمیتوان گفت غذاهای معمولی چینیها چیزی بهتر از این باشد. حتی اگر بحث حلال و حرام را از غذاهای چینی جدا کنیم هم کمتر کسی را پیدا میکنید که به غذاهای چینی علاقه داشته باشد و با ذائقهاش جور در بیاید.
اژدها وارد میشود
میگویند ناف اهالی شرق آسیا بهخصوص کشورهای کره، ژاپن، چین و از این دست را با جنگجویی و ورزشهای رزمی بریدهاند. فرهنگ جنگجویی اهالی شرق آسیا آرامآرام فروکش کرد اما هیچوقت نمیتوان چنین روحیهای را از آنها جدا کرد، همین موضوع به مرور زمان تبدیل به ورزشهایی مانند تکواندو، جودو، کاراته و ... شد. ژاپنیها با ورزش جودو خو گرفتند و کرهایها که هم به سمت تکواندو رفتند و این ورزشهای زیبا و البته هیجانانگیز را وارد مسابقات معتبر و بینالمللی المپیک هم کردند.
در حالیکه ژاپنی و کرهایها ورزشهای محبوبشان را در المپیک به ثبت رسانده بودند اما چینیها که اتفاقا آنها را هم باید مردمانی دارای روحیات جنگجویی قلمداد کرد، از قافله عقب ماندند. به همین دلیل چند سالی است که چینیها تمام تلاششان را برای ورود وشو به المپیک معطوف کردند تا آنها هم در عرصه چنین ورزشهایی حرفی برای گفتن داشته باشند تا اینبار از قافله اژدها بازی! عقب نمانند.
چینگ چانگ چونگ
اصولا زبان محلی کشورهای شرق آسیا را نباید با هیچ کدام از زبانهای زنده دنیا مقایسه کرد! زبانی پیچیده و سخت که میگویند کودکان بعضی از کشورها مثل چین، کره و ژاپن چیزی حدود 3سال برای یادگیری الفبای زبانشان به مدرسه میروند. حال خودتان مقایسه کنید که اصلا چه خبر است و چرا یادگیری زبانهای کشورهای شرق مثل چین و کره و ژاپن تا این حد سخت است.
وجود آواها، سیلابها و هزار یک مساله زبانشناسی دیگر باعث شده که فراگیری زبان اهالی شرق بسیار سخت باشد. به عقیده زبانشناسان، در بین کشورهای شرقی، زبان رسمی مردم چین سختترین زبان ممکن دنیاست که فراگیری این زبان تقریبا به چندین سال زمان نیاز دارد و به همین دلیل هیچوقت جزو یک زبان بینالمللی محسوب نشده و نیست.
این موضوع برای ورزشکاران و مربیانی که به این کشور سفر میکنند مشکلات زیادی ایجاد میکند.
نظرات
ارسال نظر
Mac
Heya i am for the first time here. I came across this board and
I find It truly useful & it helped me out much. I hope to
give something back and help others like you helped me.
Essie
Definitely imagine that which you said. Your favorite justification seemed to
be at the web the easiest thing to take into account of.
I say to you, I definitely get annoyed while people think about concerns that they just do not
understand about. You controlled to hit the nail upon the highest as neatly as defined out the whole thing without having side-effects , people
could take a signal. Will likely be back to get more. Thank you