تاثیرات متقابل مسکن و زندگی ایرانی

نوشته شده توسط:میثم مطلق | ۳ دیدگاه

چکیده  :                                                                         

در هر یک از تمدن های بشری ، محیط مصنوع و عناصر آن همچون خانه ها ، گویای معنا یا معانی نمادینی هستند که محیط به ذهن انسان متبادر نموده و بالنتیجه بر ادراک او از محیط و به تبع آن بر رفتارش در محیط تأثیر کرده و در نهایت فرهنگ او را شکل داده و متحول می نموده است.بارزترین ویژگی های تأثیرگذار محیط بر انسان عبارت است از نمادها ، نشانه ها ، تناسبات ، صدا ، عملکرد ها و منشاء آن ها می باشند ، که این ها تنها وجه مادی و ظاهری بوده و اثرات ناشی از آن ها ( مخصوصا مسکن)  را در مقولاتی چون هویت ، تشخص ، احساس تعلق به مکان ، احساس راحتی ، احساس امنیت ، احساس حقارت و تذکر معانی معنوی و روحانی می توان مورد توجه و بررسی قرار داد.

شهروند ایرانی در تقابل با محیط مصنوع به فضایی پاسخگو نیازمند است، فضایی که بتواند نیازهای زندگی اجتماعی ، اقتصادی او را برآورده نماید.برای این امر باید  تدبیری اندیشیده شود تا علاوه بر رعایت اصول و ضوابط کلی در ساخت و ساز و طراحی مسکن ، پتانسیل هایی ایجاد شود تا شهروند احساس راحتی ، آسایش ، استقلال ، امنیت ، وحدت ،  هویت ، عزت ، افتخار ، مطلوبیت ، زیبایی ، و نظایر آن را تجربه کند. توجه به موارد ذکر شده  در مقوله طراحی و ساخت وساز مسکن، بهزیستی اجتماعی در کشور عزیزمان را ارتقاء می بخشد.

در این مقاله سعی شده تا ویژگی های تاثیرگذار مسکن بر روی ابعاد روانی و اخلاقی و رفتاری ساکنین بررسی و مورد ارزیابی قرار گیرد. همانطور که میدانیم یک مسکن نامناسب از نظر ابعاد ، تسهیلات و موقعیت باعث بی نظمی در زندگی ، عدم تعادل در ساعات استراحت و کار ، پایین آمدن بهره وری افراد ، بیماری های عصبی و از همه مهم تر از بین رفتن حرمت ها و ضوابط اخلاقی و بروز ناهنجاری های اجتماعی می شود. از آن جا که شرایط اجتماعی و اخلاقی جامعه از خانواده نشأت می گیرد ، هرگونه تغییر نابجا در شرایط مسکن خانواده در محیط خانه اثر می گذارد و در نتیجه فضای اختصاصی پرورش روان و جسم افراد جامعه ناامن می شود.خانواده هایی که درگیر معضلات اجاره نشینی و جابجایی های متعدد هستند ، از نظر وضعیت روانی دچار پریشانی افکار ، اضطراب، بروز اختلالات شخصیتی و تزلزل روانی و اجتماعی ، افسردگی و سرخوردگی می شوند. این مقاله در پی آن است که آیا بین کیفیت مسکن و آسیب های اجتماعی همچون خودکشی ، نارسایی های روانی ، میزان طلاق ، اعتیاد ، مرگ ومیر کودکان ، دیر ازدواج کردن و مواردی از این قبیل ، رابطه ای معنادار وجود دارد یا نه؟ آیا رابطه ای بین مسکن مناسب و پیشرفت تحصیلی ، افت تحصیلی ، موفقیت و شکست و نظایری شبیه به آن ، وجود دارد یا نه؟

 بی شک در صورت عدم اتخاذ تدابیر مؤثر ، مشکلات مسکن روز به روز حادتر و پیچیده تر خواهد شد. در این مقاله ، ضمن شناخت تاثیرات متقابل مسکن و زندگی ایرانی ، با دو دیدگاه با این مساله برخورد نموده ایم:

دیدگاه اول ،برخوردی سیستماتیک با مسکن یعنی اجزای تشکیل دهنده آن همچون شکل ،  مصالح ، نورپردازی، رنگ ، مسائل صوتی  ، جنبه های زیباشناختی و عملکردی و ادراکی. در برخورد دوم مسکن را به صورت زیر سیستمی از مجموعه شهری تجزیه و تحلیل نموده و سپس با استفاده از پرسش نامه ها و مصاحبه های و نظر سنجی های صورت گرفته شده از شهروندان و متخصصین امر، در این مقوله  و آنالیز داده ها در نرم افزار spss راهکارها و راه حل های پیشنهادی خود را ارائه نموده ایم.

کلمات کلیدی:                                                                                

مسکن ، مسکن ایرانی ، سطح زندگی ، ناهنجارهای اجتماعی ، روان شناسی محیطی

 

مقدمه :                                                                                         

سکونت یکی از کارکردهای عمده شهرهاست. بخش قابل توجهی از فضای شهرها را واحدهای مسکونی اشغال کرده اند و مسکن به مفهوم محلی برای سکون و آرامش ، به عنوان اصلی ترین کاربری اراضی شهری و یکی از سه رکن فعالیت های انسانی  ( سکونت ، کار و گذران اوقات فراغت ) محسوب می گردد. اگر چه نقش و وظیفه اصلی مسکن ، ایجاد یک سر پناه به منظور فراهم آوردن فضای مناسب برای استراحت و فعالیت های فردی و خانوادگی است ، اما دارای کارکردهای متعدد دیگری است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم جنبه های اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و روانی خانواده و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد.

مقاله حاضر به بررسی تاثیرات متقابل مسکن و زندگی ایرانی پرداخته وکوشیده است تا با تبیین رابطه علت و معلولی این عوامل تاثیرگذار ضمن روشن کردن علت آن ها ، موجبات ارتقاء  مسکن و زندگی ایرانی را فراهم آورد.

 

مسکن به مثابه مکان آرامش:                                                                           

خانه مسلمان حرم اوست ، خانه محل سکونت است که " سکونت " در زبان های فارسی و عربی و حتی در زبان عبری به معنای سکینه و آرامش است. کلمه " سکینه " از ماده سکون است ، که خلاف حرکت است ، و این کلمه در مورد سکون و آرامش قلب استعمال می شود و معنایش " قرار " گرفتن دل و نداشتن اضطراب در تصمیم و اراده است.به این ترتیب ، مفهوم و معنای کلمه " ساکن " ، علاوه بر آن که به بعد مادی زندگی اشاره دارد ، برحیات معنوی و روانی انسان یا بعبارتی به وجه بنیادین زندگی انسان نیز متمرکز و ناظر است.با این ترتیب ، هم ابعاد مادی آرامش و آسایش ( مثل فقدان سروصدا و آلودگی صوتی و  تنظیم شرلایط محیطی و ...) ضرورت مسکن مطلوب اند ، و هم آرامش خیال در برابر جملگی عواملی که ممکن است آرامش قلبی و روحی انسان را مخدوش نمایند از ویژگی های اصلی مسکن مطلوب هستند. برخی موضوعاتی که به ویژه در بعد معنوی مخل آرامش انسان هستند، عبارتند از : برخی فعالیت های همسایگان که مولد انواع آلودگی ها باشند ، احتمال در معرض دید بیگانگان بودن ، فقدان مراتب مختلف امنیت فیزیولوژیکی و روانی و فرهنگی ، در اختیار نبودن فضای کافی برای افراد خانواده و اختلاط قلمروها که فراهم بودن امکان پذیرایی از میهمانان را ناممکن می کند ، و حتی ارتباطات و سازمان فضایی نامناسب درون خانه.

 

مسکن به مثابه مکان زندگی انسانی :                                                    

هرجامعه ای به تناسب فرهنگ خویش تمایل دارد تا در فضاهای مختلف زیست و فعالیت ( و از جمله مسکن ) خویش آداب و رسوم و فعالیت های خاصی را برپا دارد.برای نمونه در فرهنگ ایرانی یکی از مهمترین آداب  (سفارش شده ) صله رحم است که در قالب دید و بازدید ، نگهداری از سالمندان خانواده و برپایی میهمانیهای فامیلی و برقراری ارتباطات صمیمانه خانوادگی جلوه گر می شود. جدایی فضاهای خصوصی والدین از فرزندان و تفکیک فضاهای زندگی پسران و دختران خانواده از یکدیگر نیز موضوع سفارش شده ای در تعالیم اسلامی است. عمل به توصیه معاشرت با همسایگان ، شیوه ی دیگری از زندگی اجتماعی را به نمایش می گذارد که اگر با رعایت اخلاق و آداب و ارتباطاتی که در اسلام توصیه شده اند همراه شود ، جلوه منحصر بفردی از وحدت اجتماعی را پدید خواهد آورد. توجه به پاکی و طهارت فضاهای زیست که اختلاط فضاهای بهداشتی و همجواری آن ها با فضای زندگی را منتفی می نماید، شیوه های پذیرایی خاص ایرانی ، روش های طبخ و ویژگی های غذاهای ایرانی ، رازداری خانوادگی ، راحتی و آسایش کودکان ، حمایت از سالمندان ، رعایت حریم بزرگسالان و بسیاری موضوعات دیگر از آدابی هستند که برپایی و رعایت آن ها در مساکن بسیار کوچک و حداقل ، به ویژه در الگوهای وارداتی شان امکان پذیر نبوده و بالنتیجه زندگی را بر ساکنین خود سخت می نمایند. متاسفانه در طرح های انبوه سازی در ، علی رغم معانی عمیق بر مسکن ، تنها وجه " سرپناه " بودن آن مد نظر قرار می گیرد و مفهوم سکونت (سکینه و آرامش ) مورد بی توجهی قرار می گیرد.اجمالا این نگرش به مسکن به عنوان سرپناه ، کافی و کار آمد نبوده و موضوعات متنوعی باید مد نظر قرار گیرد که از جمله آن ها شرایط زمانی و مکانی ( محیطی ) و سیستمی و موقعیت مسکن در یک نظام کلی و شرایط و ویژگی های فرهنگی و بسیاری از موضوعات دیگر  می باشند.عوامل کیفی دیگری نیز در طراحی و تولید مسکن مطلوب ایفای نقش می نمایند که اهم آن ها عبارتند از : توجه به انسان ، امنیت ، ایمنی ، محرمیت ، آرامش ، خلوت ، امکان ارتباط با طبیعت ، میانه روی ، احترام به حقوق دیگران ، وحدت جامعه و احترام به خانواده و ... ، این عوامل در شناسایی اصول و مبانی طراحی مسکن ایفای نقش نموده و تفسیر خاصی از اصولی چون مقیاس انسانی ، کلیت ، کلیت، سلسله مراتب ، درونگرایی ، تعادل و مکانیابی مناسب را ارایه می نمایند و طبیعی است که برای زمینه سازی و ترویج آن ها در جامعه اتخاذ روش هایی چون اتخاذ سیاسیت های مناسب ، توجه به فرهنگ جامعه ، بهره گیری از مختصات مسکن تاریخی ، آموزش ، اصولگرایی ، الگو سازی ، جامع اندیشی ، وحدتگرایی و اصلاح تلقی جامعه نسبت به مسکن ایرانی ضرورت دارد

 

 

تبعات منفی انبوه سازی

 

آثار انسانی

آثار فرهنگی و اجتماعی

آثار محیطی و کالبدی

گمنامی

 فرد گرایی

ترس و احساس ناامنی

غربت

ازدحام و شلوغی

استحاله ارزش های فرهنگی روزمرگی

جزیی نگری

بحران هویت و کاهش امنیت

آثار زیست محیطی

یکنواختی اضمحلال

بافت های تاریخی

تقلیل خدمات و غفلت از شهر

 

محیط و فضای سکونت نامطلوب

( اختلال در محیط زیست اضمحلال فرهنگی و انسانی )

 

 

بی توجهی به این معیارها سبب می شود تا حس توطن در محل زندگی و خانه کاهش یابد و افراد مدام در پی تغییر مکان زندگی خود باشند.این موضوع نه تنها تبعات منفی فردی و اجتماعی دارد که علاوه بر آن بر میزان احساس توطن و تعلق به مکان و شهروند بودن و رعایت پذیرش و رعایت مسئولیت های اجتماعی در قبال شهر نیز اثر منفی دارد. بی توجهی به معیارهای مسکن مطلوب عامل سقوط و انحطاط ارزش های فرهنگی و اخلاقی جامعه ای ریشه دار و مستقل است که به مرور شیوه ی زیست بیگانه را می پذیرد و ارزش های متعالی خویش را ابتدا با حسرت و ناباوری و سپس با اجبار و به مرور با افتخار و به عنوان رهایی از سنت های دست و پاگیر به کنار می گذارد.

چگونه می توان از تبعات و تاثیرات فضای معماری بر فرهنگ و روان و روح انسان غفلت ورزید و انسان ها را در دام آن رها نمود؟ چگونه می توان روح فرد و خانواده را همچون کالبد یک ماشین پنداشت که در هر گاراژی قابل پارک شدن است؟ چگونه می توان از مساکن همسان و هم اندازه و مشابه برای گروهها و افراد و خانواده های برخاسته از گروههای مختلف اجتماعی بهره گرفت؟ همسان دیدن و همسان دیدن انسان ها و ماشین پنداشتن آن ها که زمینه ساز اجرای طرح های انبوه سازی است نیز تبعات منفی خاص خود را دارد.این طرح ها به شخصیت فرهنگی افراد و خانواده توجهی ننموده و حداکثر آن که آن ها را براساس تعداد اعضاء خانوار و میزان درآمد و ثروت طبقه بندی می نمایند. این روش ادامه تفکری است که خانه و مسکن را به مثابه ماشینی تلقی می کند که به مرور با استحاله ی انسان ، به نگرش به او به عنوان ماشین می انجامد.در نتیجه ، احساس بیگامگی انسان با محیط زندگی و مسکنش مداوماً تشدید شده و احساس آرامش و سکینه لازم به وجود نمی آید

 

مسکن و بحران هویت                                                                                       

یکی از بزرگترین مشکلات معماری معاصر ایران آن است که با تفکر فلسفی و فرهنگی بومی بیگانه است و به عبارت ساده فاقد مبنا و پشتوانه ی فلسفی و حکمی توانای ایرانی است و همین فقدان یکی از دلایل اصلی بحران هویت معماری معاصر ایران است. حتی اگر معیارهای غربی را بپذیریم نیز موضوع هویت، البته با ویژگی های احتمالاً متفاوت ، اهمیت خاص خود را دارد.برای نمونه اصل منشور 2000 چنین می گوید: " هر شهر باید شخصیت و هویت بارز خود را داشته باشد " . این در حالی است که استانداردگرایی و همسان سازی در طرح های انبوه سازی ، سیمای یکنواخت و کسل کننده و فاقد هویتی را به وجود می آورد. در این گونه طرح ها حتی عناصر تشکیل دهنده آن ها مثل فضاهای باز و معابر و سیمای عمومی شان نیز واجد هویت مطلوب نمی شوند. به تبع این امر ، هویت فردی افراد در مقابل یکدیگر و در مقابل جمع و هویت جمعی ساکنین در مقابل خویش و در مقابل دیگران مخدوش می گردد. در حقیقت ، عدم رعایت اصول و مبانی بومی و خودی برای شکل دادن و تعریف فضا که از جمله مهم ترین آن ها سلسله مراتب است سبب مخدوش شدن و یا احتمال به خطر افتادن مراتب مختلف امنیت فرد ، خانواده و جامعه می شود.

هویت انسان و رابطه این هویت با هویت متعلقات و آثار انسان ، ازجمله مسکن او ، که می توان از آن به رابطه ی " این همانی " انسان با آثارش ، یا تجل هویت انسان در آثار و متعلقاتش تعبیر نمود ، موضوع بنیادین مورد توجه انسان است. مسکن ایرانی نباید انسان را به سمت احراز و نمایش انحصاری هویت فردی و مادی سوق داده و به عنوان عامل رشد فردگرایی و ضعف وحدت جامعه و جمع ایفای نقش نماید. در حقیقت ، احراز متعادل هویت فردی و جمعی و مادی و معنوی انسان شاخص مهم ارزیابی مسکن مطلوب ایرانی می باشد و در این وادی آنچه مهم است تقویت هویت انسانی و فرهنگی و معنوی شهروند ایرانی و گرایش او به سمت همراهی با جامعه و احساس وحدت با جامعه می باشد.

 

 مسکن ایرانی و ابعاد اجتماعی اقتصادی آن                                             

 

الف) ثبات اقتصادی :

مسکن برای ثبات اقتصادی خانواده از اهمیت ویژه ای برخوردار است که خود می تواند پیامدهای اجتماعی را به دنبال داشته باشد.نزدیکی واحدهای مسکونی به فرصت های اشتغال ، برای ساکنین یک عامل اقتصادی بسیار مهم به شمار می آید. نزدیکی به مراکز اشتغال برای گروه های کم درآمد شهری مهم تر از سایر گروه های مردم است ، زیرا این گروه ها از کم ترین امکان توان پرداخت هزینه های مستمر رفت و آمد به محل کار برخوردارند.

 

ب) محل فعالیتهای جنبی:

واحد های مسکونی می تواند محل فعالیت های جنبی تهیدستان شهری باشد و با کارهایی چون کشت محدود ، خیاطی  ، آرایشگری و سایر فعالیت های سبک ، درآمد بیشتری را نصیب خانواده کند و از ابعاد فقر و محرومیت آن ها بکاهد

 

پ) مسکن به مثابه پس انداز:

مسکن به عنوان شکلی از پس انداز ، منافع ویژه ای برای ساکنین در بر دارد.از آن جا که مسکن برخلاف ارزش رایج ، یک کالای بادوام محسوب می شود ، تورم ارزش آن را از بین نمی برد.به علاوه برای فقیران شهری دارای مزایایی است که آن را به موثرترین شکل پس انداز در می آورد.

 

ت) مشارکت خانواده در زندگی اجتماعی:

مسکن بر مشارکت خانواده در اجتماع بزرگتر تاثیر می گذارد.اغلب اوقات برای شهرنشینان ایجاد رابطه ی اجتماعی با همسایگان اهمیت دارد.رابطه ی اجتماعی همسایگی که اساس اجتماع را تشکیل می دهد ، بتدریج و در طول زمان از طریق همکاری متقابل و برخورد های اتفاقی همسایگان شکل می گیرد. رابطه و همبستگی ای که از این طریق بین شهروندان ایجاد می شود ، ثبات اجتماعی و بهزیستی اجتماع را تامین می کند.

 

ث)دسترسی به تسهیلات عمومی:

 از جمله مهم ترین این تسهیلات می توان به خدمات بهداشتی ، مدارس ، مراکز خرید ، اماکن مقدس و مکان های گذران اوقات فراغت اشاره کرد.

 

ج)مسکن و حس افتخار:

احساس افتخار در واحد مسکونی خانوادگی و احساس انطباق آن ، از عوامل مهم همبستگی و ثبات خانواده به شمار می رود.اگر چه این مطلب کاملاً ذهنی است، اما در بسیاری از بررسی ها ، اهمیت هود را در رابطه با بهزیستی و همبستگی اجتماعی نشان داده است. مسکن می تواند از طریق تضمین امنیت و نحوه ی تصرف ساکنان بر محل سکونت و آزاد گذاشتن آن ها در اصلاح واحد های مسکونی خود ، رسیدن به چنین احساس انطباق و ثبات اجتماعی را تسهیل کند. خانواده هایی که درگیر معضلات اجاره نشینی و جابجایی های متعدد هستند، از نظر وضیعت روانی دچار پریشانی افکار ، احساس ناامنی ، تزلزل روانی   اجتماعی ، اضطراب ، افسردگی و سرخوردگی می شوند. اجاره نشین هایی که باید هر ساله تغییر مکان دهند از اینکه سال آینده در کجا و در همسایگی چه افرادی زندگی خواهند کرد، به صورت مزمن با این فشارهای روانی روبرو هستند. دوستی های یک ساله ، مواجه های اجباری و بدون زمینه و ارتباط با محیط های آموزشی برای فرزندان خانواده ، از پیامدهای این نقل مکان های اجباری است که خانواده را دچار درهم ریختگی عاطفی می کند.این امر بهداشت روانی کل جامعه را در معرض تهدید قرار می دهد که نتیجه ی آن افزایش از هم گسیختگی های روانی   اجتماعی بوده و یک عامل بازدارنده در رشد و اعتلای روانی ، اجتماعی و اقتصادی به شمار می رود.

 

چ)مسکن و ابعاد اخلاقی و روانی:

ویژگی های مسکن بر روی ابعاد اخلاقی و رفتاری ساکنین تاثیر می گذارد.یک مسکن نامناسب از نظر ابعاد ، تسهیلات و موقعیت باعث بی نظمی در زندگی ، عدم تعادل در ساعات استراحت و کار ، پایین آمدن بهره وری افراد ، بیماری های عصبی و از همه مهم تر از بین رفتن حرمت هاو ضوابط اخلاقی و بروز ناهنجاری های اجتماعی شود.از آنجا که شرایط اجتماعی و اخلاقی جامعه از خانواده نشات می گیرد ، هرگونه تغییر نابجا در شرایط مسکن خانواده در محیط خانه اثر می گذارد و فضای اختصاصی پرورش روان و جسم افراد جامعه ناامن می شود.بر اساس تحقیقات انجام شده مشخص گردید که بین کیفیت مسکن و آسیب های اجتماعی مانند خودکشی ، نارسایی های روانی ، الکلیسم ، میزان طلاق ، اعتیاد ، مرگ و میر کودکان ، دیر ازدواج کردن و ... رابطه ای معنا دار وجود دارد.

 

 

خ) مسکن و آلونک نشینی:

از زاویه ی اجتماعی ، ناتوانی خانواده ها برای دستیابی به یک مسکن متناسب با نیاز و درآمد ، منجر به سوق دادن آن ها به حاشیه نشینی و ساخت و سازهای غیراستاندارد در حومه ی شهرها می شود و این پدیده مختص مهاجران نیست ، بلکه نسل های جدید شهروندانی را که قادر به عبور از خط فقر سکونتی نیستند نیز در بر می گیرد.

 

نتیجه گیری :                                                                                              

اگر چه مشکلات شهرهای معاصر ایرانی مثل توسعه شهری ، آلودگی ، افزایش جمعیت ، فقر ، حاشیه نشینی و به ویژه مسکن ناشی از عواملی است که علی الظاهر مشابه همان عواملی است که مشکلات شهری جوامع غربی را سبب می گردیده اند ، ولی نکته مغفول آن است که به دلایل مختلف اقلیمی ، اقتصادی ، فن آوری ، و به خصوص ویژگی های فرهنگی و بومی تکرار راه حل های مطرح در غرب ، به ویژه آن که قبلاً آزموده شده باشند ، راه به جایی نخواهد برد و البته این موضوع سال ها و بارها ست که تجربه و تکرار شده و تبعات نامطلوب آن نیز ظاهر شده اند. روش هایی چون انبوه سازی مسکن ناشی از نفوذ و تداوم روش های منسوخ دوران گذشته صنعت است و با اصول و نظرات متاخر مثل شهر سالم و توسعه پایدار که برای انسان، لااقل در بعد فیزیولوژیکی و قلمرو روانی او ، اهمیتی خاص قائل بوده و بالنتیجه ارتقاء مطلوبیت کیفی محیط زندگی را توصیه می نمایند ، در تناقص و تضاد می باشند.

توجه به این نکته ، مهم است که : اصل یکصدو سی ویکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، به حق از " مسکن مناسب " و نه از مسکن حداقل سخن می گوید و البته که ویژگی های این تناسب نیز باید از جهان بینی اسلامی  و فرهنگ ایرانی استخراج و معرفی شود. به همین دلیل در امر مسکن و سکونت به جای تمرکز بر تولید مسکن ( سرپناه) می توان شرایط عادلانه زندگی را برای ایرانیان فراهم آورد، به این ترتیب ، فضای خانه و مسکن ، نه تنها باید سرپناه ایرانی و رافع نیازهای فیزیواوژیکی او باشد بلکه فراتر از آن ، باید بتواند زمینه ساز مناسب رشد کرامت های انسانی و پاسخگوی نیازهای روحی و روانی او نیز باشد.  بایستی در طرح مسکن برای شهروند ایرانی ،  ارزش های مطرح در فرهنگ ایرانی و شان خانواده ی ایرانی  مورد توجه قرار گیرند و از آنچه که این ارزش ها و این شان را تضعیف و خدشه دار می کند احتراز شود. و در راس همه این ها برنامه ریزی ملی برای گسترش عدالت اجتماعی و کسب درآمد مناسب و دسترسی به امکانات لازم برای زیست انسانی در همه مجتمع های زیستی ضرورتی انکار ناپذیر است که توسط آن می توان از کوچ های بی رویه ای که در پی تامین زندگی مادی و دنیوی است پیشگیری نمود.

 

فهرست منابع و مآخذ:                                               

1.        زنگنه ، یعقوب / 1388/ در آمدی بر اقتصادی شهری/انتشارات دانشگاه تربیت معلم سبزوار.

2.        درکوش ، عابدین/1381/ در آمدی بر اقتصاد شهری/انتشارات مرکز نشر دانشگاهی

3.        آسیابی ، محمد / 1386/ جزوه اقتصاد شهری / انتشارات فروزش.

4.        آسیابی ، محمد /1389/درک وبیان محیط شهری/ انتشارات طحان.

5.        نقی زاده ، محمد/1385/معماری و شهرسازی اسلامی/ انتشارات راهیان.

6.        نقی زاده ، محمد / 1387/شهر و معماری اسلامی/انتشارات مانی.

7.        رفیعیان ، مجتبی/ 1390/ سنجش کیفیت محیط مسکونی شهر/ انتشارات آذرخش

                                                                                 

 اولین همایش ملی مسکن ایرانی/ دانشگاه آزاد اسلامی شیراز/۱۳۹۰/نویسندگان محمد آسیابی / زرین علیزاده

  • manicure

    manicure

    • ۱۳۹۶/۰۱/۱۹ - ۱۸:۴۰:۰۵

    Thanks a bunch for sharing this with all folks you actually
    know what you're talking approximately! Bookmarked.

    Please additionally talk over with my website =). We can have
    a link alternate agreement between us

  • manicure

    manicure

    • ۱۳۹۶/۰۲/۱۷ - ۱۱:۵۷:۴۹

    Hi there to all, the contents present at this website are in fact
    awesome for people knowledge, well, keep up the good work fellows.

  • Perry

    Perry

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۶ - ۱۹:۰۷:۱۶

    I was able to find good advice from your content.