دروغ هایی که راست راست بودند

نوشته شده توسط:میثم مطلق | ۵ دیدگاه
دروغهایی راست تر از راست!
 

حالا دیگر خیلی ها قبول دارند که محسن شاه‌ابراهیمی، نفر اول طراحی صحنه در سینمای ایران است. مردی 57 ساله با سلیقهای 200 ساله! شاهابراهیمی لیسانس طراحی صحنهاش را از دانشگاه هنرهای زیبای فلوراس ایتالیا گرفته است.

شاید وقتی برای اولین بار در فیلم «کنار برکهها» یدالله نوعصری، کار طراحی صحنه در سینمای ایران را شروع کرد، کسی در انتظار یک طراح صحنه گل‌درشت نبود که در سالهای آتی، پروژه‌هایی مانند «مهمان مامان»، «مختارنامه»، «همیشه پای یک زن در میان است»، «شبهای روشن»، «مومیایی3» و این اواخر «یه حبه قند» را طراحی صحنه و لباس کند. او این روزها درگیر پروژه «محمد (ص)» مجید مجیدی است. پروژهای عظیم که شاید تنها از ذهن خلاق و دستهای توانای شاهابراهیمی ساخته باشد. یکی از اصلی-ترین و مهمترین نکات «یه حبه قند» که در اکران اخیر سینماها، توانسته خیلی خوب بفروشد و با اقبال روبه‌رو شود، طراحی خانهباغی است که ما را به دل میبد و معماری کویری این دیار کهن می-برد. خانه‌باغی که نه در میبد و یزد و شهرهای مرکزی و کویری ایران بلکه در ته پایتخت، در باغی در شهران، قد علم کرده است. با شاهابراهیمی درباره معماری کویری و حال و هوای طراحی صحنه «یه حبه قند» گپ زدیم. حرفهای او آن‌قدر خواندنی هستند که سوالهای خودمان را فاکتور بگیریم و برویم سر‌اصل مطلب.
***

نقطه آغاز یک پروژه 
وقتی بحث دکور پیش میآید، میتوانیم با یک جمله خیلی ساده، در موردش حرف بزنیم: «باید چنان دروغ بگویی که راست جلوه کند». در اصل در بحث طراحی صحنه، در نگاه بیرونی، باید محصول نهایی چنان باورپذیر باشد که حتی متخصصان این حوزه یعنی معمارها هم در نگاه اول متوجه دکوری بودن ماجرا نشوند. نقطه عطف خروجی یک کار طراحی همین است. بقیه آن به مباحث تولیدی و زمانبندی، قیمت و‌... برمیگردد. در اصل با مشخص کردن این فاکتورها، محدودیت-های شما در زمینه طراحی لحاظ میشود و از این‌جا به بعد باید با یک برنامهریزی دقیق، به سرعت به آن‌چه مد‌نظر خودتان و پروژه است، برسید. سرآغاز هر کار طراحی صحنه و دکوری از همین محدودیتهاست و بعد از آن کار کلید می-خورد.

پیش به سوی دکور
به‌طور کلی در تاریخ سینمای فرنگ، به‌ندرت ما فضاهای واقعی به‌عنوان لوکیشن کارهای سینمایی سراغ داریم. این انتخاب خارجیها هم دلایل عدیدهای دارد. به هر حال فضاهای واقعی، محدودیتهایی را اعمال میکند.  محدودیتهایی مثل حرکت دوربین، جایگاه دوربین، نورپردازی و حتی آمبیانس فضا. به هر حال به یک معماری واقعی نمیشود زیاد دست زد. مثلا اگر راهرویی کوتاه است، نمیتوانیم آن را بلند کنیم یا برعکس. فضای بزرگ را میشود کوچک کرد اما برعکسش نشدنی است. از طرف دیگر در معماری واقعی اگر با ویژگی خاصی طرف باشیم، دیگر اصلا قابل ویرایش نیست. چون نمیتوانیم ویژگیهای یک معماری خاص را دستکاری کنیم. در ایران ما در معماری‌های واقعی، محدودیتهای زیادی برای تولید آثار سینمایی داریم. ارتفاع، نصب ادوات و قطعات برای نور و صدا و‌... همگی کار در معماری واقعی را مشکل میسازد. به همین دلیل کمکم همه به‌سمت تولید دکور میروند. 

سفر برای کشف معماری
در ابتدا‌، رضا میرکریمی، کارگردان «یه حبه قند» با من در مورد فضای فیلم صحبت کرد. ما دقیقا نمیدانستیم که چه نوع معماری می‌خواهیم. چون بستر فیلم‌نامه مربوط به یک خانواده ایرانی بود و هنوز مشخص نبود که می‌خواهیم کدام‌یک از اقلیم‌ها را در راستای نشان دادن این خانواده ایرانی پررنگ کنیم. در اصل ابتدا اقلیم مورد‌نظر فارس و یزد نبود. اما ما سفرهایی را در ایران شروع کردیم تا بتوانیم معماریهای ایرانی را دقیقا بسنجیم. در طول این سفرها به خاطر ویژگی‌ها و زیبایی‌هایی که در معماری کویر وجود داشت، همگی با هم به آن سمت کشیده شدیم. نخست اقلیم غرب را در نظر گرفته بودیم و در سفرهایمان آرام‌آرام به کاشان و ابیانه آمدیم و در آخر به این نتیجه رسیدیم که در یزد کار کنیم.
بعد از تجسس‌های دو سه هفته‌ای که در اطراف یزد، مهریز و تفت داشتیم، فضایی را که می‌خواستیم پیدا کردیم. شاید بیش از دو سه تا خانه پیدا کردیم که تا مرز 70 درصد مشابه نیاز فیلم‌نامه بود که 25‌درصد بقیه را هم می‌توانستیم با حذف و اضافه کردن بعضی چیزها اعمال کنیم. در نهایت یکی از آن خانه‌ها را انتخاب کردیم. 

چرا «یه حبه قند» در دکور ساخته شد؟
در مسیر برگشت به اتفاق آقای منصوری که مدیرتولید پروژه بود با آقای میرکریمی راجع به این حرف زدیم که بحث تولید چنین کاری به‌لحاظ اقتصادی به چه صورت خواهد بود. ما می-دانستیم از 10 دقیقه ابتدای کار تمام بازیگرها در فیلم حضور دارند و این به آن معنا بود که منهای تیم پشت صحنه باید تمام تیم بازیگرها را در صحنه و در لوکیشن همواره داشته باشیم و محل استقرار و خورد و خوراک و... باید در نظر گرفته شود. این استقرار در شهری دیگر، بازگشت بازیگرها،‌ افت‌های زمانی و فاکتورهای مالی به دنبال داشت. پیشنهاد من این بود که اگر قرار است تیم «یه حبه قند» دو سه ماه در شهرستان مستقر شود، برآوردی کنیم که چه مقدار هزینه دارد. بعد از آن هم ببینیم اگر قرار است کل این فضا را بازسازی کنیم، چقدر هزینه خواهد داشت. از یزد که به تهران رسیدیم، این آمار به صورت تقریبی درآمده بود و ما به این نتیجه رسیدیم که در تهران یا نزدیک تهران دکوری شبیه آن معماری که در نظر داشتیم، طراحی کنیم. به این ترتیب علاوه بر مباحث مالی، مباحث روانی ماجرا هم در نظر گرفته می‌شد. به هر حال بازیگرها در تهران ساکن هستند و به لوکیشن می‌آیند و خیالشان راحت است که نزد خانه و زندگی خود هستند. در نظر گرفتن تمام این مسائل ما را به این سمت کشاند که می‌شود این خانه را به صورت دکوراتیک اجرا کرد. تنها مشکلی که داشتیم حس آقای میرکریمی به‌عنوان کارگردان بود که معتقد بود تا به حال هر فیلمی در دکور فیلمبرداری شده، بالاخره جایی لو رفته و از واقعیت دور بوده است. ولی با بحث‌های متعددی که با هم داشتیم، به ایشان اعتماد دادم که ما دروغ می‌گوییم از راست، راستتر! 

دکوری که باید جمع میشد
بعد از این‌که به این نتیجه رسیدیم که کار در دکور فیلم‌برداری شود، در فاصله یک هفته دنبال باغی می‌گشتیم که این بنا را در آن بسازیم یا بازسازی کنیم. البته ما می‌دانستیم که بنایی با این مشخصات که ما می‌خواهیم، در بافت تهران پیدا نخواهیم کرد و اگر هم گیر بیاوریم، مجوزهای لازم برای تغییرات را نخواهیم داشت. حالا باید چه می‌کردیم؟ من به این نتیجه رسیدم که از ابتدا بر مبنای اتفاقات مهم این فیلم‌نامه اتود بزنم. طول و عرض و ارتباط فضاها و نیازهای فیلم‌نامه را بررسی کردم و بعد از آن اتود اولیه را با آقای میرکریمی چک کردیم و تغییراتی که لازم بود، اعمال شد. باغ را طرف منطقه شهران پیدا کردیم. در این فاصله و وقتی به توافق رسیدیم، مجوزهای لازم را برای ساخت از شهرداری منطقه گرفتیم و گروه تولید مشکلات را حل کردند. البته ما به شهرداری قول دادیم که بعد از فیلم‌برداری، دکور به طور کامل جمع‌آوری شود. چون در آن منطقه اجازه ساخت و ساز نمی‌دادند. ما کار اجرای این دکور را 42 روزه جمع‌وجور کردیم.

معماری جذاب کویری
خودتان بهتر می‌دانید که در اقلیم‌های مختلف جغرافیایی، معماری‌های متفاوتی وجود دارد. معماری کویر که بر مبنای موقعیت‌های ویژه جغرافیایی است، ویژگیهای خاص خودش را دارد. این نوع معماری تفاوت‌هایی با معماری کوهستانی و دیگر معماری‌ها دارد و حتی با معماری جنوب هم فرق میکند. ویژگی‌های معماری کویری به نوع طاق‌بندی‌ها و بادگیرها در خانه‌هایی که به طرف مناطق بدون پستی و بلندی است، مربوط میشود. خانهها در معماری کویری گنبد دارند و از چوب کمتر در آن استفاده شده؛ در صورتی که در معماری مناطق کوهستانی به دلیل این‌که نزدیک به کوه هستند، گنبد ندارند اما طاق و رواق را همچنان دارند. این ویژگی‌ها از نظر بصری بسیار جذاب است. ما حجم زیادی از سبزینگی باغ را در کنار بافت گل و آجر می‌بینیم. معماری کویری را میتوان با معماری شمال مقایسه کرد با این تفاوت که در شمال، ترکیب چوب و سبزینگی به چشم می‌خورد و این کنتراست بسیار دیدنی است. در عوض در معماری کویری، این تودرتویی درها که از شرقی‌ترین در آشپزخانه، غربی‌ترین در اتاق مهمانخانه قابل دیدن است، جذابترین ویژگی معماری است. ما در «یه حبه قند» میدانستیم که با معماری کویری طرفیم. معماری‌ای که در آن با ورود به شاه‌نشین مرکزی که فضای اصلی تقسیم است، می‌توانید به همه قسمت‌های مختلف خانه سر بزنید. این نوع معماری برای یک فیلم سینمایی به‌لحاظ بصری خیلی جذاب است. به شرطی که بشود از تمام ویژگیاش بهره‌برداری بصری کرد. ما در «یه حبه قند» تمام این موارد را رعایت کردیم.

«یه حبه قند» آمد دلیل آفتاب
در مورد نور در دکور «یه حبه قند» 2 نکته وجود دارد:
‌یکی این‌که ما میدانستیم یکی از شاخص‌های معماری کویری و اساسا ایرانی، حضور پنجره‌ها هستند؛ پنجره‌هایی که بعضا رنگی هستند و به نور رنگ‌بندی خاصی میدهند. آن نوری که از فیلتر پنجرههای رنگی عبور میکند، یک نقاشی زیبا را به فضا اضافه می‌کند. من در «یه حبه قند» پنجره‌ها را بر مبنای ضرورت فیلم‌نامه گذاشتم. جاهایی که لازم بود پنجره و البته بعضی جاها طاقچه بود.  در نهایت من همه تلاشم را کردم که نیازهای فیلم‌نامه همه جا مستقر باشد.
‌نکته دوم اینکه ما پشت سقف از ورقه ترکیب‌کننده نور استفاده کرده بودیم که در طول روز، نور به شکل نرمی در خانه پخش می‌شد. بنابراین خیلی جاها از نور خورشید استفاده کردیم و هر جا هم که مزاحم بود، روی آن پارچه مشکی کشیدیم. بخشی از نوری که تلطیف شده بود، از سقف بود و یک بخش از پنجره‌ها می‌آمد. 

شاهنشینی برای همه
حوض، شاه‌نشین و اتاق مهمان شاید اصلیترین بخشهای دکور «یه حبه قند» بودند. در معماری کویری بر اساس تعریف خانواده فضایی وجود دارد به نام «شاهنشین». شاه‌نشین مشرف به حوض است. در زمان‌های گرم سال از حوض برای ایجاد خنکی استفاده می‌کردند. بادی که از باغ به حوض می‌خورده و به اتاق می‌آمده، خنک و مرطوب بوده. در آن منطقه بر مبنای تعریف معماری، تعداد اتاق‌ها تعریف می‌شده است. اتاق‌های پشت در که نور ملایم داشتند و خنک‌تر بودند، در تابستانها بیشتر مورد استفاده بودند. در فیلم، اتاق پسند این‌گونه بود؛ چیزی شبیه پستو. البته از پستو بزرگ‌تر بود. اصلا تعریف پستو این است: «تو به معنی اتاق. پس، در معنای پشتی». یعنی اتاق پشتی. یکی دیگر از عناصر موجود در معماری کویری، بادگیر است. به شکل فنی‌تر بادگیرها یک‌لایه زیرزمین است. در فیلم تعریفی از زیرزمین نداشتیم و در اصل تاج آن بادگیر برای ما مهم بود. یکی دیگر از فضاهای ما اتاق سه‌دری بزرگی بود که سفره عقد را در آن چیدند. اتاق مشرف به شاه‌نشین و آشپزخانه‌ای بود که دستکاری شده بود. اگر دقت کنید در معماری‌های واقعی و در آشپزخانه یک در سمت راست است و یک در سمت چپ که در آن‌ها تنور و اجاق‌های هیزمی است. اما ما در «یه حبه قند» آشپزخانه‌ای داریم که در آن پایه همان معماری است ولی ‌کمی به فراخور زمان مدرن شده است. مثلا کابینت هم دارد. اجاق‌ها ته است و البته اجاق گاز هم داریم. یک جاهایی کاشی‌کاری شده. قدیم‌ها سینک ظرفشویی وجود نداشته ولی حوضچه‌ای بوده و در آن ظرف می‌شستند. کف زمین قبلا آجر بوده ولی برای این فیلم موزائیک شده است و به تناسب مالی، موزائیک هم وصله و پینه و سیمان‌کاری شده است.

کهنه باش
کهنه‌کاری یکسری تکنیکهای آرتیستیک کار ماست. در اصل این تکنیک یکی از تکنیکهای ما برای بهتر دروغ گفتن است. کهنهکاری در اصل بیشتر نقاشی است. جایی نیاز است که جای لک دست باشد یا گچ ریخته باشد تا دکور نو نباشد. بخشی از کهنه‌کاری، عملیات کندهکاری است و بخشی از آن هم عملیات روکشکاری. من در این مرحله علامتگذاری و خطکشی روی دکور می-کنم که مثلا اینجا رنگ ریخته باشد و این‌جا چرک شود و بعد در اجرا درمیآید. 

منابع آبی خانه‌باغ
ما در خانهباغ یک حوض ساختیم که پر از آب می‌شد و خیلی هم در تصویر کمک میکرد. خوشبختانه برای منابع آبی مشکلی نداشتیم. در منطقهای که بودیم به دلیل این‌که اطرافش باغستان بود، هر دو سه روز یک بار سهمیه آبی به باغها به مدت چهار تا پنج ساعت تعلق میگرفت. اگر این‌چنین نبود، ما مجبور بودیم برای آب حوض از تانکر استفاده کنیم. این سهمیه آب برای ما یک امتیاز بود. خوشبختانه جوی آبی که به این باغ وارد می‌شد، بالادست بود. یعنی به ساختمان سوار بود. ما در ورودی این جوی، حوضچه کوچکی طراحی کردیم که دریچهای داشت که ما از طریق آن دریچه با استفاده از یک لوله پلی‌اتیلن آب را به حوض میرساندیم و وقتی هم در فیلم نیاز به آب جاری داشتیم این دریچه را باز میکردیم تا آب جریان پیدا کند.

پوشش گیاهی سبز
پوشش گیاهی خانهباغ، از نظر درختکاری از خود باغ بود؛ درختهایی که مال خود باغ بود. ما در معماریمان تنها سه تا درخت را جا‌به‌جا کردیم که مجبور شدیم. متاسفانه یکی از درختها در این جابه‌جایی از بین رفت. بقیه درختهای باغ دست نخوردند و تنها بعضی از شاخههایشان هرس شدند. ما وقتی این باغ را دیدیم، درختها بیبرگ بودند. اما وقتی شروع به فیلمبرداری کردیم، درختها جوانه زدند و بار گرفتند و یک دفعه دیدیم خانهباغ دارد تاریک میشود. برای همین با اجازه صاحبان باغ آن‌ها را هرس کردیم. به بعضی درختها البته میوه و شاخههای مصنوعی را اضافه کردیم. تمام باغچهها، سبزی، مسیر آب و دیوار باغ را هم خودمان ساختم.

خانه‌باغ دیگر وجود ندارد
الان خانه‌باغی وجود ندارد. باغ به حالت اولیه برگشته است. ما برای نگهداری دکورها باید استودیوهای بزرگ بسازیم که در آن‌ها دکورهایی داشته باشیم. دکورها چند دسته هستند: یکی دکورهای داخلی که همان‌طور که از اسمشان پیداست برای استفاده و جمع کردن ساخته می‌شوند. دسته دیگر دکورها، دکور خارجی هستند در فضای باز طراحی می‌شوند که باز خودشان دو دسته هستند. دکورهایی که لازم نیست بمانند و دکورهایی که می‌توانند بمانند. این دسته آخر چه نوع دکورهایی هستند؟ دکورهایی که تعریف شاخصی دارند که بتوان در پروژه‌ها و فیلم‌های متعدد به این تعریف مراجعه کرد. مثل خیابان لاله‌زار در دوره زمانی خاصی که  می‌تواند باز هم منبع و مرجعی برای دیگر پروژه‌ها باشد. چون در آن دوره خاص در لاله‌زار اتفاقات زیادی می‌افتاد و ممکن است فیلمسازان زیادی سراغ آن بروند. به هر حال دکورهای کمی ماندگار هستند. مثلا دکوری از میدان نقش‌جهان ساخته شود و چون برای پروژه‌های دیگر هم قابل استفاده است، نگه داشته می‌شود. ما در «مختارنامه» دکورهای فراوانی داشتیم اما تعداد محدودی جزو دکورهای ماندگار محسوب می‌شد. یکی از این دکورها، دکور کعبه بعد از اسلام بود. این دکور می‌تواند دکور ماندگاری باشد و تنها اطرافش را تغییر بدهند.

آموزش طراحی صحنه در ایران
طبق سیستم آکادمیکی که در ایران در این حوزه وجود دارد، بیشتر روی بار تئوریک کار شده است و کار اجرایی را بلد نیستند. بچه‌هایی که از راه دانشگاه وارد پروژه‌ای می‌شوند، خیلی دماغ سر بالا هستند. اما کافی است 10 روز سر کار باشند تا متوجه بشوند آن خبرهایی که در دانشگاه گفته‌اند، نیست و میدان عمل، زمین تا آسمان با فضای آکادمیک فاصله دارد. بچه‌های این رشته‌ها در دانشگاه آن‌چنان که باید و شاید با این کار درگیر نمی‌شوند. من همیشه گفته‌ام که این دانشجویان باید سر پروژه‌های سینمایی، به‌عنوان کارآموز حضور پیدا کنند. اما نباید فراموش کنیم که قطعا اساس دانش آکادمیک، به عنوان پایه قطعا باید وجود داشته باشد.

«یه حبه قند» شبیه...
از نظر ساخت‌و‌ساز، «یه حبه قند» به هیچ‌کدام از کارهای دیگر من شبیه نبود. اما به‌لحاظ فضا به «شب‌های روشن» فرزاد موتمن بسیار نزدیک بود که این نزدیکی بیشتر از نظر رنگ‌بندی و طراحی نور بود. سایه‌روشن‌هایی که در «شب‌های روشن» می‌بینید، نمونه‌شان را می‌توانید در «یه حبه قند» ببینید. البته با «مهمان مامان» هم شباهت‌های جزئی داشت.

  • manicure

    manicure

    • ۱۳۹۶/۰۱/۱۸ - ۱۵:۲۳:۰۴

    Good day! I simply wish to offer you a huge thumbs up for your great info you have right here on this post.
    I'll be coming back to your web site for more soon.

  • manicure

    manicure

    • ۱۳۹۶/۰۱/۱۹ - ۱۴:۳۶:۰۷

    I just like the helpful information you provide for your
    articles. I'll bookmark your weblog and check once more here regularly.
    I'm slightly certain I'll be informed a lot of new stuff proper right here!
    Best of luck for the following!

  • emaanderlik.hatenablog.com

    emaanderlik.hatenablog.com

    • ۱۳۹۶/۰۲/۲۸ - ۱۸:۳۵:۴۰

    I want to to thank you for this very good read!! I certainly loved every bit of
    it. I've got you saved as a favorite to check out new things you post…

  • cruzHoltkamp.jimdo.com

    cruzHoltkamp.jimdo.com

    • ۱۳۹۶/۰۵/۰۷ - ۱۰:۴۰:۰۷

    Someone necessarily assist to make significantly articles I would state.
    That is the first time I frequented your web page and to this point?
    I surprised with the analysis you made to make this actual
    publish incredible. Wonderful process!

  • What is distraction osteogenesis?

    What is distraction osteogenesis?

    • ۱۳۹۶/۰۵/۳۱ - ۰۹:۳۳:۰۰

    Have you ever thought about adding a little bit
    more than just your articles? I mean, what you say is valuable and all.
    Nevertheless think about if you added some great graphics
    or video clips to give your posts more, "pop"! Your content is excellent but with
    images and video clips, this blog could certainly be one of the greatest in its niche.
    Awesome blog!