متناقض نمای دیروز و امروز

نوشته شده توسط:میثم مطلق | ۲ دیدگاه
پارادوکس گذشته و آینده
 

من از طرف مهندس گل‌امینی برای همکاری در این پروژه معرفی شدم ایشان کلیات پروژه را برای من توضیح دادند و به نظرم همکاری جالبی آمد. جلسه‌ای با حضور ما پنج معمار منتخب برگزار شد، در آن جلسه که باب آشنایی ما با آقای عظیمی هم بود، گفت: کارفرمای این پروژه که شهرداری تهران است می‌خواهد در این پروژه که تهران در سال1500 را نشان می‌دهد حتما از نظرات معماران ایرانی استفاده شود چون به نوعی تهران هم سمبل هویت ایران پایتخت است و هم است و این‌که باید دید تهران 110‌سال بعد به چه شکل خواهد بود مسئله‌ای است که باعث شد از معماران هم در این پروژه دعوت به همکاری کنند.

قبلا یکی از دوستان آقای عظیمی که در خارج از کشور بود قسمت‌هایی از محیط شهری تهران 110‌سال بعد را طراحی کرده بود اما مورد تایید کارفرمای اصلی قرار نگرفته بود. در یکی، دو جلسه اول ما با موضوع آشنا شدیم و تصاویری را که دوست آقای عظیمی طراحی کرده بود را دیدیم و متوجه شدیم که نیاز کارفرما چیز دیگری است. کارفرما نیاز داشت ساختمان‌ها و المان‌ها به‌نحوی باشد که بتواند بیننده را قانع کند که تهران 110‌سال بعد به این شکل خواهد بود و آن را با یک شهر اروپایی یا شهری مانند دوبی اشتباه نگیرند. ما متوجه شدیم که این مسئله بسیار ویژه و خاص است. این‌جا سوال سختی پیش می‌آمد که چگونه می‌شود شهری مانند تهران را در آینده تصور کرد که روز‌به‌روز نیز پیشرفت می‌کند اما هویت ایرانی و اسلامی هم داشته باشد و باور‌پذیر که این آینده تهران است، ما به‌راحتی می‌توانستیم در تاریخ دست‌درازی کنیم و از عناصر تاریخی خودمان استفاده کنیم و معماری‌ای به‌وجود آوریم که هم معاصر باشد و هم ما را به یاد معماری گذشته و تاریخ‌مان بیندازد اما این‌که مربوط به آینده هم بشود به‌نوعی پارادوکس ایجاد می‌کرد (گذشته در آینده یا آینده در گذشته) برای من این موضوع بسیار جالب آمد و بسیار هیجان‌زده بودم که ببینم چه ابتکاری را می‌توانم برای این پروژه به خرج دهم، من سعی کردم در این پروژه فرمولی را پیدا کنم که بتوانم المان‌هایی از تاریخ را انتخاب کنم، آن‌ها را از زمان و مکان خود خارج کنم و به 110‌سال بعد ببرم خیلی به این موضوع فکر کردم و در نتیجه موضوع را در چهار پروژه (سه برج و یک موزه) طراحی کردم. معماری ایران همیشه برای من جالب است و دوست دارم حتی طبیعت معماری. برای مثال کاهگل بافتی دارد که بر اثر کمبود رطوبت ترک می‌خورد و این مربوط به هندسه نمی‌شود اما با دیدن کاهگل من را به یاد معماری در مناطق گرم و خشک می‌اندازد، سعی کردم از این نوع المان‌هایی که بدیع هستند و جایی هم کار نشده‌اند استفاده کنم که ما را با شهر‌های معاصر و مدرن دنیا به اشتباه نمی‌اندازد و مخصوص این آب و خاک است و آن را به شکل آینده‌نگر و تکنولوژیکی تبدیل کنم وقتی پروژه‌هایی را که کشیده بودم اعضای گروه کارگردانی و آقای عظیمی دیدند به نظرشان جالب آمد البته به آن شکلی که باید، تعامل بین ما و گروه کارگردانی برقرار نشد و شاید این به‌دلیل تعداد جلسات کمی بود که داشتیم، چون آقای عظیمی درگیر سناریو و مسائل دیگری هم بود. شما فکر کنید در عرض دو، سه‌ماه پنج معمار با ایده‌های مختلف با یک کارگردان که با زبان معماری هم آشنا نیست دور هم جمع شدند و روی یک پروژه کار می‌کنند اگر در این مدت کوتاه به تعامل برسند جای تعجب دارد. زمان ما به نسبت کل پروژه که سه، چهار سال بود بسیار کم بود اگر این زمان بیشتر می‌شد ما با نقطه نظرات کارفرما بیشتر آشنا می‌شدیم و احتمالا تعامل بهتری صورت می‌گرفت

  • manicure

    manicure

    • ۱۳۹۶/۰۱/۱۹ - ۱۸:۵۲:۴۴

    I am truly grateful to the holder of this web site who has shared this impressive piece of writing at here.

  • What causes pain in the Achilles tendon?

    What causes pain in the Achilles tendon?

    • ۱۳۹۶/۰۵/۳۱ - ۱۲:۴۴:۱۳

    What's Going down i am new to this, I stumbled upon this I have discovered It absolutely useful and it has
    aided me out loads. I am hoping to give a contribution & assist other customers
    like its aided me. Good job.