دوگانه های فردیدی این است
نوشته شده توسط:میثم مطلق در معماری » معماری ایران | ۰۳ آذر ۱۳۹۱ - ۲۳:۴۲ | ۰ دیدگاهشاید کسی که گذرش به خانه دکتر فردید، فیلسوف پرسروصدای دهههای 50 و 60 ایرانی، میافتد، توی دلش بگوید کاش به جای «اداره»، اینجا را موزه میکردند. در بخشهایی از خانه، بازسازیهایی صورت گرفته که بههیچعنوان مناسب معماری خانه و ارزش تاریخی آن نیست. باکس آهنی نگهبانی دم ورودی گذاشته شده که چندان جالب نیست. ورودی زیرزمین به حیاط با دیواری کور شده که پوشش آن سنگهای مرمر 15 در 30 سانتیمتری و پنجرههای مشبک سراسری و کمعرض است. در وسط حیاط آلاچیقی گذاشته شده که نسبتی با خانه ندارد و...
با این همه جای شکرش باقی است که شهرداری آمده و این خانه را گرفته، بلکه از نابودی در امان بماند. چندین خانه «قدیمی» روبهروی همین خانه، خراب شدهاند، تا محدوده یکی از بزرگترین بازارها و مجتمعهای تجاری در تقاطع خیابانهای فلسطین و بزرگمهر، تا دو متری خانه فردید پیش بیایند...خانه سیداحمد فردید، متفکر و فیلسوف نامدار معاصر، هنوز در خیابان صبا برقرار و پایدار است. خانه متعلق به نسل نخستین خانههای مدرن ایرانی است که در دهههای 20 و 30 در بعضی نقاط تهران، مثل همین خیابان «صبا» (شهیدان برادران مظفر) ساخته شدهاند. دیوارهای عریض حمال زیرزمین، فرم قاب پنجرهها و درها، نوع تفکیک فضاهای نشیمن و اتاقها، سقف بلند، تراس بزرگ و پهن، حیاط وسیع، حوض و باغچههایی که عرض آن محدود شده و... همه گواهی به ویژگیهای تعلیقدار این سبک مهم از معماری مدرن تهران میدهند... پای صحبت بهروز فرنو نشستیم و از او خواستیم تا این خانه را آنطور که دیده و میبیند برایمان روایت کند:
این بنا منزل مرحوم استاد، سیداحمد فردید بوده است. تا آنجایی که من میدانم، مرحوم استاد، این خانه را در اوایل دهه 40 خریدند و به اینجا نقل مکان کردند. در مورد سال ساخت خانه اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما از ظواهر خانه و معماری آن چنین برمیآید که خانه هم در همان دهه 30 ساخته شده باشد؛ درست در دورهای که تحولات گستردهای در ایران اتفاق میافتد که به نوعی نقطه عزیمت معماری سنتی به معماری مدرن است.
در شرح احوال مرحوم استاد آمده که ایشان در دوره تحولات اجتماعی بعد از انقلاب مشروطه، در محلهای در یزد به اسم «سر دوراه» به دنیا آمده. تحصیلات ایشان هم در دو مکتب آموزشی قدیم و جدید اتفاق میافتد، تا آنجایی که مرحوم استاد جزو معدود کسانی است که هم بر علوم قدیم و هم بر علوم جدید تسلط دارد و... علاوه بر دقت در تفکر مرحوم استاد، میتوان در زندگی ایشان نقاط تلاقی زیادی را سراغ گرفت که شاید معماری این بنا هم یکی از اینها باشد. این بنا متعلق به دورهای است که شیوه ساختمانسازی در تهران عوض میشود. خانه مرحوم استاد، نما دارد، تراس دارد، پنجره رو به خیابان دارد، نوع حیاطش متفاوت از حیاط خانههای قدیمی است و... اما با همه اینها هنوز هم میتوان نشانههایی از خانههای سنتی ایرانی درون آن یافت. هنوز هم میتوان داخل آن نشانههایی یافت که در ادامه نشانههای خانههای سنتی تعریف میشوند.
این خانه نیازهای مرحوم استاد را، طی سالهایی که در اینجا زندگی میکردهاند برآورده میکرده. یک طبقه مجزا برای خانواده ایشان بوده و یک طبقه به اضافه زیرزمین به دفتر کار، محل استراحت و ملاقات با شاگردان و دوستان و کتابخانه اختصاص داشته. تا آنجایی که من خاطرم هست، وقتی ما به اینجا آمد و رفت داشتیم، طبقه بالا که در ورودی جداگانهای هم داشت، محل زندگی خانواده بود، فضای زیرزمین را کتابخانه مفصل مرحوم استاد اشغال کرده بود و طبقه اول، چند فضای منفک مخصوص خود ایشان داشت، از جمله اتاق استراحت، اتاق دور همنشینی با دوستان و شاگردان و... در فضای ورودی همین طبقه، یک میزگرد با چهار صندلی گذاشته شده بود که هنوز هم توی اتاق یادگاری مرحوم استاد نگهداری میشود.
دور این میز، افرادی مثل مرحوم آلاحمد، آقایان داریوش آشوری و دکتر داوری .... دور هم مینشستند و مهمترین بحثهای فلسفی تاریخ معاصر تفکر ایران همین جا، در جلسات «فردیدیه» در میگرفت. بنده هم سعادت داشتم که تا سالهای پایانی دهه 60، اینجا میآمدیم و توی بعضی جلسات همراه آقایان دکتر رجبی و ریختهگران و سایر اساتید و دوستان از مرحوم استاد استفاده میکردیم.
یادش بخیر، مرحوم استاد تمایل زیادی به استفاده از تجهیزات مدرن در خانه نداشت. خاطرم هست، ایشان میانه خوبی با صدای زنگ دربازکنهای برقی نداشت. ما که دم در خانه میرسیدیم، در میزدیم، ایشان از پنجره نگاه میکرد و میپرسید که چه کار داریم و بعد خود میآمد و در را به رویمان باز میکرد.
توانایی خانه در تفکیک فضاهای زندگی خانواده، کار، مطالعه و مهمانیها و جلسات استاد، از نکات ویژه معماری این خانه است. وجود دو راهپله که یکی فقط به زیرزمین و طبقه اول میرسد و سقف بلندی در فضای محدوده طبقه دوم بهوجود آورده و یکی که از گوشه ساختمان فقط راه به طبقه دوم و بخشی از زیرزمین دارد، نشان میدهد که در معماری این خانه، حساب شده که چه فضاهایی، در چه مواردی و در چه زمانهایی مورد استفاده است...
این اواخر، خانواده مرحوم استاد آپارتمانی حوالی میدان کتابی تهیه کرده بودند، اما مرحوم استاد هیچ تمایلی برای نقل مکان به آنجا نداشت. بههرحال این منزل، طی سالها فضای مناسب برای زندگی، تفکر و فعالیتهای ایشان را فراهم کرده بود. ایشان ساعاتی در روز به باغچه میرسید، ساعاتی را توی کتابخانه میگذراند، توی اتاق استراحت، نفس تازه میکرد و دوستانش را دور میزگرد وسط اتاق میپذیرفت.
- دانشگاه معماری سوره برگزار می کند؛ نمایش فیلم l ecole de siza
- خبرهای خوش برای علاقمندان به معماری؛دوره فشرده اسکیس و راندو
- گزارشی از یکی از هیجانانگیزترین مسابقات معماری جهان؛ آسمانخراشهای ایولو
- انتقاد وزیر از کمبود معماری اسلامی
- معماری درمانی به روایت یک معمار
- رسانه ها و اثرات معماری
- فرمالیسم هنری در سینما و معماری
- هویت معماری
نظرات
ارسال نظر