آسمانی ترین خانه روی زمین
نوشته شده توسط:میثم مطلق در معماری » معماری ایران | ۰۳ آذر ۱۳۹۱ - ۲۳:۵۰ | ۶ دیدگاهگروه مجلات همشهری/معماری آنلاین/غلامرضا میثاقیان
توجه به معانی معماری در دو وجه کلیات و جزئیات برای شناخت معماری امری ضروری است؛ زیرا طراحی و ساخت بناهای معماری بر سه پایه بنیانهای نظری، علوم ساختمانی و سنتهای معماری استوار بوده و معانی مستتر در آثار معماری بیانگر بنیانهای نظری و اندیشه پدیدآورندگان آنها، بهعنوان یکی از ارکان طراحی بناها، به شمار میرود. بنابراین جستجوی معانی موجود در معماری ایرانی بهمنظور دستیابی به اصول و مبانی فکری معماران گذشته این آب و خاک ضروری بهنظر میرسد. در این میان مساجد به عنوان شاخصترین بناهای متاثر از اندیشههای اسلامی معماران از اهمیت ویژهای برخوردارند، بهخصوص آنکه بسیاری از هنرها و علوم و فنون مرتبط با معماری نظیر کاشیکاری، مقرنس و... در مساجد نمود بیشتری مییابند. مساجد از نظر رنگ، فرم، اندازه و ارتفاع نیز با سایر بناهای شهر متفاوتند و از این نظر نیز باید مورد عنایت قرار گیرند. مسلما با دقت نظر بیشتر در آثار معماری مساجد به معانی عمیقتری نیز میتوان دست یافت که مسوولیت معماران معاصر را در بهکارگیری آنها سنگینتر مینماید. بهویژه آنکه عملکرد مسجد ثابت بوده و ادای فرایض دینی در این مکان همواره از اصول و آداب معینی پیروی کرده است. در این یادداشت تلاش شده است تا به بخشی از معانی و استعارات موجود در مساجد اشاره شود. در برخی از موارد به اختصار به ارائه توضیحی کوتاه در خصوص این معانی نیز پرداخته شده است.
مسجد مکان رسیدن به فلاح از طریق صلاه است؛ رستگاری انسان بنابر وعده خداوند در اذان، از طریق نماز میسر است؛ پس آنان که برای رستگاری خود میکوشند میبایست در اقامه نماز کوشا باشند. البته میدانیم که مسجد مکان اقامه نماز با دو ویژگی مشخص است: نماز به جماعت و در اول وقت؛ توصیههایی که به کرات در دین اسلام مورد تاکید است. پس امکان فلاح از طریق صلاه در این مکان مهیاست.
مسجد خانه لاهوتیان است، در مدت اقامت در عالم ناسوت؛ در روایت است که عالم خاک زندان مؤمن است و بهشت کافر؛ اما مسجد مکانی است که به عالم فانی و جهان مادی تعلق ندارد. بنایی از عالم بقا است در بین اهل فنا. به همین جهت مسجد برای مؤمنین بسان خانهای بهشتی است که در آن میتوانند به دور از هیاهوی زندگی مادی و دنیوی در جامه تقوا و در کمال وارستگی به ارتباط با خدایی بپردازند که روحشان از آن اوست. مگر نه آنکه همه ما خانه را مأمنی برای آرامش خود میدانیم؟ پس بدین قیاس مسجد نیز خانهای برای اهل ایمان است. خانه مکان آرامش است برای زندگی مادی و مسجد مکان آرامش برای زندگی جاوید. بدین معنی که لاهوتیان، عالم ناسوت یا دنیای مادی را قفسی برای خود میدانند و ورود به مسجد برای آنان موجب آرامشی است که سایر انسانها آن را در خانه خود میجویند. مسجد مکان ارتباط با خداست برای مؤمنین که بیش از دیگران توفیق سپاسگزاری به درگاه خدا را داشته و از لطف خداوند برای حضور در مساجد بهرهمند هستند. تعلق خاطر آنان به افلاک و سرای باقی بسیار بیش از بستگی به جهان فانی است و البته مسجد بیش از هر فضای دیگری مکان تقرب به خداوند و بریدن از وسوسههای دنیوی است. غرض انسان از رفتن به خانهای، جز خانه خود، دیدار با صاحبخانه است، پس آنکس که به مسجد میآید در جستجوی خداوند است. مسجد مکان ذکر و یاد خداست؛ در هیچ جای دیگری همانند مسجد یاد خدا مذکور نمیافتد. پس مسجد جایگاه آرامش و فضای تعالی است؛ چراکه آرامش، یاد خداست و کمالجویی و تعالی معنوی انسان در گرو تقویت ایمان و البته مسجد خانه اهل ایمان است. جویندگان صراط مستقیم برای نیل به مقصود بایستی از فضای درون و معنویت مسجد مدد جویند. مسجد کجاوه کاروان صراط مستقیم است؛ زیرا در اعتقاد و باور مسلمانان، دنیا محل گذر و مکانی موقت است. سعی آدمیان در جهان خاک، برای نیل به پاداش بهشت در عالم بقا است. طی صراط مستقیم و رسیدن به چنین آرمانی در همراهی با اهل ایمان و به همراه سایر متقین آسانتر است و اگر مسجد را کانون متقین بدانیم مجاورت و معاونت با آنان، رسیدن به مقصد را تسهیل مینماید. مسجد خانه علم است؛ زیرا در باور مؤمنین خداوند علم مطلق است. از سوی دیگر از آنجا که علم جزئی نیز از علم مطلق سرچشمه میگیرد، مساجد که مهمترین مکان بحث و اشاعه علوم اسلامی در شهر اسلامی هستند، سرای علم به شمار میآیند.مسجد منزل نور است؛ زیرا مسجد، خانهالله است والله نُورُ السَّمَواتِ وَ الْاَرْض. بدین اعتبار مسجد منزل و محلی است برای تجلی نور. به همین جهت است که بیشترین جلوههای نور و سایه (که خود گواهی بر وجود منبع نور است)، به مثابه اشاراتی بر وجود نور مطلق، در معماری مسجد ظهور و بروز مییابد.
مسجد تجلی عرش است بر فرش؛ چراکه از خانه میتوان به وجود صاحبخانه پی برد. تابش خورشید و تجلی نور آن بر سنگفرش حیاط مسجد که بهواسطه چهار ایوان به عزت نگهداری میشود، برای خردمندان اشارتی است به صاحب غیرمادی عرش. مسجد مصداق عروج و راهنمایی به سپهر بینهایت هستی است؛ تمامی عناصر مسجد روی به آسمان دارند و تمامی اشارهها به سوی سپهر بینهایت الهی ره مینمایند: گنبد، گلدستهها، ایوانها و... البته میدانیم که انسانها همواره جویای خداوند در آسمانها بودهاند. پس چنین نشانههایی جهت تقرب انسان به آفریدگار هفت آسمان است. بدینسان مسجد شاهراه کمال است و وادی اهل طریقت. اهل طریقت با طی مرتبه شریعت، در جهت نیل به کمال حقیقت در حرکتند و در این راه نیاز به مکانی برای سیر و سلوک دارند که مسجد یکی از بهترین مصادیق آن است. مسجد مأوای اهل ایمان است؛ اهل ایمان را در مساجد میتوان جست، مأوای آنان جز خدایخانه کجا میتواند باشد؟ مسجد برترین خانهها و آیهای برای خردمندان است و البته به سبب آنکه اهل تقوا از سایرین گرامیترند، خانه آنان نیز از سایر خانهها گرامیتر است. مسجد خانه قرآن است؛ چراکه قرآن منشور اسلام است و سخن خدا و البته بایستی در خانه خدا جویای سخن صدق او بود. مسجد بهترین محل برای تلاوت قرآن است و بیشترین تعداد صحف شریف در آنجا نگهداری میشود. بدین اعتبار مسجد منزل صالحین و عرفا است؛ چراکه صالحین با قرآن مأنوس و همدم هستند و منزل آنان در خانه قرآن است. مسجد دارای شرافت مکانی است؛ مسجد به سبب آنکه آیت خداست و نیز بهدلیل حضور عرفا و صلحا دارای شرافت مکانی است. دیرپایی این مکان مقدس در طول تاریخ اسلام جنبه ارزشی آن را دوچندان کرده است؛ به عنوان مثال سابقه حضور پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در مسجد مدینه این بنا را از سایر مساجد احداث شده در قرون متمادی پس از آن متمایز و دارای ارزشی خاص ساخته است.مساجد اولیای بناهای شهریاند؛ مگر نه آنکه اولیاء، بزرگانی در میان جوامع انسانیاند که مورد عنایت پروردگار خویشند؟ پس به قیاس، مساجد به عنوان خانههای آسمانی و الهی بیش از سایر ابنیه شهری مورد عنایتاند. بدینسان این بناها دارای اولویت و رجحان بر سایر بناها هستند. به همین دلیل است که مساجد بزرگترین و شاخصترین بناهای شهر به شمار میآیند. استفاده از احجام و رنگهای متمایز و ارتفاع بیشتر، مساجد را به نماد استواری و نشانی از شکوه در میان بناهای شهری تبدیل کرده است. اعتبار هر شهر به اعتبار مسجد جامع آن است و امروز نیز میتوان از طریق شناسایی مسجد جامع شهر به اهمیت آن شهر در گذشته پی برد. ضمن آنکه وجود مسجد جامع مرجع شناخت شهر از روستا و قصبه در دوره تاریخی و فرهنگی کشور ماست.
مسجد نشانی است؛ برای خلقی که خبر به نام و نشان میگیرند. مسجد آیه است؛ نشانهای مهمتر از سایر نشانهها و اساساً مجموعهای از نشانههاست، زیرا مسجد نهتنها از نظر کالبدی که از نظر معنوی نیز بنایی شاخص محسوب میشود. مسجد نشانی در بینشانیهاست و شاخصی برای سایر نشانها. در گذشته نه چندان دور همه نشانیها در محلات و شهر به شاخص بنای مسجد شناخته میشد. از این روست که در بنای مسجد از مصالح رنگی (نظیر کاشی) استفاده میشود تا در میان سایر بناها شاخص باشد تا هر کس فاصله خود را از مرکز محله یا مرکز شهر تشخیص دهد و در جستجوی خود باشد. اهمیت این موضوع زمانی بر ما معلوم میشود که بهخاطر داشته باشیم بناها و گذرهای شهرهای کهن ما فاقد تابلو و سایر معرفههای متداول امروزی بودهاند.مسجد کانون کالبدی شهر است و مقصدی برای شهروندان معتقد؛ راهنمای جویندگان صراط مستقیم. مسجد حجت حق است بر آدمیان چراکه وجود آن تذکاری است بر انسانهایی که همه روزه از کنار آن گذر کرده و شاهد ندای حق از مأذنههای آنند. در کالبد شهر ایرانی مسجد در مرکز بازار و به تبع آن در مرکز شهر جای گرفته است. این مکان محلی برای اکثر تصمیمات و تعلیمات اجتماعی، سیاسی و قضایی است.مسجد عامل وحدت شهر و محله است؛ هر محله یک مسجد محله دارد و هر شهر یک مسجد جامع. مسجد برای وحدت اهالی شهر و محله به مثابه حبلالله است که برای جلوگیری از تفرق میبایست بدان اعتصام ورزید.مسجد فضاهایی دارد با هندسه خالص؛ از حیاط گرفته تا شبستان و ایوان همه دارای خلوصی هستند تا تجلیگاه اخلاص باشند؛ آسمانهاش نماد آسمان است و محرابش آشیانه توحید. جایگاه آب است در حیاط و گاه در ورودی که آینه آفرینش است، اما بیدرخت است چراکه خود بوستانی از معرفت است و بهشتی زمینی برای مؤمنان. مسجد باقیترین بنای عالم فانی و آسمانیترین عمارت زمین است. زیرا زمین آن وقف به مسجد است و نمیتوان بنایی را جایگزین آن کرد؛ از سوی دیگر استفاده دائمی مانع تغییر و تخریب آن است. مسجد میوه سعی آدمی در آفرینش کالبد زندگی است؛ گهواره تمدن اسلامی؛ نمایشگاهی از نظم و گواهی صادق بر تعادل، مصداقی از تنوع و گذرگاه ابهام و ایهام.مسجد تجلیگاه والاترین هنرهای انسان پیشکش شده به درگاه باریتعالی است؛ مقرنس، گچبری، کاشیکاری، حجاری و.... همگی در حد اعلای خود از سوی پدیدآورندگان به درگاه خداوند عرضه شدهاند تا گواهی بر ایمانشان باشد. مجموعه این هنرهاست که مسجد را به گنجینهای از راز و رمز برای فرهیختگان تبدیل کرده است. بدینسبب هنرمندان تمامی داشتههای فنی، علمی و هنری خود را در آن عرضه میدارند. پیشکشی ناچیز، از روی تعبد و اخلاص، برای عالم مطلق و هنرمند ازلی و ابدی و آفریننده تمامی علوم و فنون از سوی انسانی که سعی در پاسخ به اعتماد پروردگار خویش دارد. مسجد دنیای خاطرات انسان مسلمان است؛ مکانی که پیامبر گرامی اسلام(ص) و سایر بزرگان دینی در تمامی قرون پس از ظهور اسلام در آنجا منزل نمودهاند. مسجد روایتگاه تاریخ دین و حکمت و سرگذشت بزرگان دین است. مسجد سجدهگاه خاص و عام به درگاه بینیازی است که فلاح مردم را از صراط صلاه مقرر کرده است. مسجد شاهدی است برای گروندگان عشاق و تکیهگاهی برای طالبان مشتاق؛ فراموش نکنیم که پس از احداث نخستین مسجد بهدست مبارک پیامبر گرامی اسلام(ص) روند گرایش به اسلام نزد مردم افزایش یافت و تمامی افرادی را که در جستجوی عدالت بودند به سوی تشرف به دین حق سوق داد.مسجد میعادگاه پویندگان راه دین و جویندگان وادی یقین است؛ چراکه مسجد از جمله نخستین مراکزی است که مومنان و مشتاقان راه حق را به سوی خود جلب میکند. مسجد مکان آشنایی بسیاری از متقیان با یکدیگر است و البته برای رسیدن به یقین، مسجد، از جمله مهمترین کانونهاست؛ زیرا همچنان که پیش از این نیز اشاره شد مسجد خانه خداست و حجت حق بر آدمیان. پس جستجوی حق در این سرای بیش از سایر اماکن میسر و منطقی است.مسجد محیط ادب و آداب است؛ مسجد محل برگزاری بسیاری از مراسم و آیینها و محل آموزش شریعت است. پس هر آنکس که به مسجد درآید یقیناً توسط این آداب احاطه خواهد شد.مسجد مدرس تعلیم و تزکیه است؛ مسجد مکان دیدار با علما و صلحا است و اگر اثر این همنشینی در تعلیم و تزکیه موثر نباشد چه فایده از حضور در این مکان؟ مسجد میوه درخت ایمان است و دارالعلم صبر و یقین؛ همانگونه که قبلاً نیز ذکر شد مساجد پیچیدهترین و پررمز و رازترین اثر در میان ابنیه شهری هستند و مهمترین دلیل آن اعتقاد و باور قلبی طراحان و سازندگان آن است. این امر حاصل کوششی است که در عمل صالح، به نیت قرب به درگاه الهی صورت میپذیرد. از سوی دیگر، توصیه به صبر برای مومنان از جمله مهمترین راههای رستگاری است؛ مسجد مکان توصیه به صبر است و صبر از ملزومات نیل به وادی یقین. امری که در مجالس وعظ و تعلیم مساجد مورد تأکید است. مسجد جایگاه دل است و کانون جان؛ در متون ادبی و عرفانی ایران «دل» مرکز احساسات تلقی میشود و به همین دلیل واژگانی نظیر دلدادگی، دل بدست آوردن، دل سپردن و... پدید آمدهاند. ضمن آنکه «جان» بخش غیرمادی وجود انسان و ملاک مرگ و زندگی است.
مسجد جای فراموش شدن خود و پیوستن به دوست است؛ در مناجاتنامه خواجهعبدالله انصاری میخوانیم که: «بنده آنی که در بند آنی». برای بندگی خدا باید از بندگی خویش رهایی یابیم و اگر در مسجد که خانه خداست چنین نکنیم بیتردید درماندهایم.فراموشی دنیا و تمنای بهشت. آرامش و ذکر و سر انجام اینکه: مسجد، «مسجد» است و هر چه بگوییم از معنایش کم گفتهایم. چون از آن خداست از بنده وصف آن نیاید.
نظرات
ارسال نظر
manicure
I do trust all of the ideas you have introduced in your post.
They're really convincing and will certainly work. Nonetheless, the posts are too quick
for starters. Could you please lengthen them a little from
subsequent time? Thank you for the post.
manicure
Yes! Finally something about manicure.
manicure
Great goods from you, man. I've bear in mind your stuff previous to
and you are just too fantastic. I actually like what you've got
right here, certainly like what you are saying and the best way by which you
assert it. You are making it enjoyable and you continue to
take care of to keep it sensible. I cant wait to
read much more from you. That is really a wonderful site.
http://danielsipttjgsvhg.exteen.com/20150819/hammer-toe-deformity
It is actually a nice and helpful piece of info. I am satisfied that you simply shared this useful info with us.
Please keep us up to date like this. Thank you for sharing.
foot pain after walking
Thanks for finally talking about >آسمانی ترین خانه
روی زمین <Loved it!
How much does it cost for leg lengthening?
whoah this blog is magnificent i like reading your articles.
Keep up the great work! You know, lots of individuals are looking round for this info, you can help them greatly.