مسجد پیامبر
نوشته شده توسط:میثم مطلق در شهرسازی » شهر و شهرسازی اسلامی | ۰۳ آذر ۱۳۹۱ - ۲۳:۵۶ | ۴ دیدگاهماهنامه همشهری معماری/عبدالرضا گلپایگانی
تصویر ساختمان این مسجد برای کسانی که هر روز از محدوده خیابان شریعتی، پایینتر از پل سیدخندان روبه روی پارک اندیشه عبور میکنند آشناست. معماری این مسجد کاری از مهندسین مشاور دیارگاه شهر است.
معماری مسجد در سیر تاریخی خود از سویی تحت تاثیر سه سنت تاریخی معماری (ایران، روم و مصر) بوده، از سوی دیگر این سه سنت را با خود ارتقا بخشیده است. در این میان سنت معماری ایران، کیفیتهای ویژهای به معماری مسجد بخشیده و روایتی بینظیر از آنچه یک مسجد میخواهد باشد، ارائه کرده است. معماری ایرانی، مسجد را نه به عنوان یک «پیکره» مقدس - آنگونه که در معماری اروپایی کلیساها و مساجد ترکیه مطرح است- بلکه به عنوان جهانی روحانی و پیکرزدایی شده میبیند.بنابراین معماری ایران بر پیکره کلی مسجد تأکید نمیکند، بلکه اجزایی از بنا مانند مناره، گنبد و سردر را به عنوان نشانه بر میافرازد. در عوض، فیگورهای فضایی مانند حیاط، اهمیتی فوقالعاده پیدا میکنند. حیاط، فضای باز شکل یافتهای است که اجزای مسجد حول آن در نظام خاصی گرد آمدهاند. این نظام در بیشتر موارد با تاکید بر مرکز ایجاد میشود. این کیفیت در مساجد چهار ایوانی به اوج میرسد، چهار ایوان به حیاط رو میکنند و مرکزی تجسد نیافته را به وجود میآورند. حیاط، مهمترین فیگور معماری ایرانی است از آنرو که فضای آشکارگی کلیت بناست و فضاهای دیگر به نوعی اعتبار و زندگی خود را از حیاط میگیرند. بنابراین ورود به مسجد در درجه اول، ورود به حیاط است. ورود، معمولا از چهار ایوان صورت نمیگیرد، بلکه نمازگزار از گوشه وارد حیاط میشود. بدین ترتیب ساختار دوسویه (ورود از یک سو، امر مقدس تجسدیافته در سوی دیگر) شکسته میشود. در مقابل، در حیاط بر مرکزی تأکید میشود که حضور جسمانی ندارد. قرار گرفتن حوض آب در وسط حیاط، حضور جسم لطیف (روحانی) در مرکز است.
مرکزگرایی در فضای گنبدخانه نیز ادامه مییابد و محراب در گنبدخانه، از آن رو که میتواند ساختار مرکزگرای گنبدخانه را تحتالشعاع قرار دهد، بیش از حد تعین پیدا نمیکند. هدف در طراحی مسجد پیامبر اعظم، علاوه بر پاسخگویی به عملکردهای سنتی و امروزین بنا، ممتاز نمودن مسجد بهعنوان فضای یک نیایشگاه بوده است؛ طراحی مکانی شایسته عبادت و عبادتکننده. شایسته مکانی که نام خداوند بر آن نهاده شده است همچنین، طراحی مکانی که هویت دینی و ملی یک مسلمان ایرانی با پشتوانه تاریخیاش در آن لحاظ شده است. از سوی دیگر هویت امروزین او که برآمده از سنت، در مواجهه با جهان مدرن است نیز موردتوجه قرار گرفته و آن را از تکرار صرف آثار گذشتگان متمایز کرده است. از آنجا که مکان مسجد تا ابد به عنوان مسجد شناخته میشود، معماری مسجد نیز باید ماندگاری و ثبات را به نمایش بگذارد؛ ماندگاری باید هم در انتخاب مصالح و هم در شکل بنا لحاظ شود. بنابراین تلاش شده از مصالحی که حالت مد روز یا کیفیتی زودگذر دارند پرهیز شده و از مصالح با ماندگاری بالا، هم بهلحاظ فیزیکی و هم بهلحاظ زیباییشناختی، استفاده شود. از طرف دیگر فرمها و فضاهای مسجد نیز دارای چنین مشخصهای هستند و از به کار بردن فرمها و فضاهای خلقالساعه پرهیز شده است. معماری مسجد پیامبر اعظم(ص) بر هویت ایرانی آن صحه میگذارد. با وجود تمامی مشکلات، حیاط در طراحی مسجد حفظ شده؛ چهار ایوان به حیاط رو کردهاند اما مرکزگرایی به شکل سنتی آن روی نمیدهد. ایوانهای شرقی و غربی به ضلع جنوبی حیاط کشیده شده و مرکز تقاطع دو ایوان بر مرکز هندسی حیاط منطبق نیست.این امر باعث پیچیدگی فضای حیاط شده است، چراکه حیاط هم مرکزگراست و هم ساختار دوسویه در بطن آن پنهان است. ورود به حیاط از ایوان شمالی صورت میگیرد اما مسیر ایوان به حیاط با حوض آبی بسته شده و به این ترتیب منظره حیاط و سه ایوان در جنوب آن قاب شده است. بنابراین به حضور انسان در فضا - با قرار گرفتن در ایوان شمالی در بدو ورود و ارائه منظره حیاط- اهمیت داده شده، در حالیکه این امر به تجسد و پیکرمندی حضور نینجامیده است. هرچند در بدو ورود ساختار دوسویه است (انسان در یک سو و جبهه جنوبی حیاط در سوی دیگر) اما در مقابل مخاطب، نه یک عنصر تک پیکرمند (تجسد یافته) بلکه فضایی متشکل از سه ایوان قرار میگیرد. ورود به شبستان بانوان و همچنین سالن اجتماعات مسجد نیز بهواسطه حیاطهای کوچکی شکل میگیرد که مانند دو گوشواره در کنار حیاط اصلی قرار گرفتهاند.
از آنجا که در معماری ایرانی فیگورهای فرمال در درجه دوم اهمیت قرار دارند، آنچه به عنوان مثال در طراحی گنبد اهمیت دارد فضای مرکزگرایی است که گنبد در ارتباط با مخاطب ایجاد میکند؛ تجربه مرکز و کشش به سمت بالا. بنابراین استفاده از فیگورهای سنتی نباید به استفاده نمادین و فرمال تقلیل یابد و از سوی دیگر نوآوری و دخل و تصرف در آنها نباید منجر به از بین رفتن کیفیتهای فضایی آنها شود.با این حال در بیان فرمال عناصر مسجد نیز روایتی امروزین از فیگورهای سنتی به چشم میخورد. در طراحی ایوانهای جنوبی و شمالی، قوسها در میان قابها (که فیگورهایی امروزین هستند) محصور شدهاند و در ایوانهای شرقی و غربی نیز صفحاتی عمودی، قابهای سنگی را در میان گرفتهاند. صفحات عمودی (به عنوان عناصری از تفکر دکارتی در معماری امروز) در رواقها و نمای جنوبی مسجد نیز به چشم میخورد. بدین ترتیب معماری این مسجد را میتوان در نهایت روایتی امروزی از معماری سنتی با تلاش در حفظ کیفیتهای فضایی آن به حساب آورد.
نظرات
ارسال نظر
manicure
whoah this blog is excellent i like reading your articles.
Keep up the great work! You already know, lots of individuals are looking round for this information, you can help them greatly.
manicure
I used to be recommended this website via my cousin. I am now not certain whether or not this
submit is written by him as no one else understand such designated about my problem.
You're incredible! Thanks!
manicure
Do you mind if I quote a few of your posts as long as I provide credit and sources back
to your webpage? My website is in the very same area of interest as yours and my
visitors would definitely benefit from some of the information you provide here.
Please let me know if this okay with you. Thanks!
http://calvin2morris46.jimdo.com
magnificent points altogether, you simply won a new reader.
What might you suggest about your post that you simply made a
few days ago? Any positive?