چالش های معماری امروز

نوشته شده توسط:میثم مطلق | ۵ دیدگاه
پیچیدگی‌ها و سادگی‌های معماری امروز
 

تاریخ هنر و بالطبع تاریخ معماری پر است از جست‌وجو در نسبت سادگی و پیچیدگی. در گذشته اوج هنر را رسیدن به مرتبه سهل‌و‌ممتنع می‌دانستند و هنوز هم که هنوز است، به‌رغم اتفاقات مهمی که تاریخ و فلسفه هنر را تحت‌الشعاع قرار داده، باز هم معماران و اهالی هنر و معماری این نسبت را در دنیای جدید جست‌وجو می‌کنند؛ دنیایی که در آن همه‌چیز زیر سایه مفهوم «دیجیتال» و مظاهر اصلی آن به‌ویژه کامپیوتر قرار دارد

پیچیدگی را می‌توان به‌عنوان صفتی ذاتی برای سیستم‌ها تعریف کرد. سیستم که خود متشکل از اجزا و روابط خاص میان آن‌هاست، گاه آن‌چنان ساده نمود پیدا می‌کند که چشم مخاطب بی‌هیچ تلاشی به ذات و روابط حاکم بر آن پی‌می‌برد و گاه چنان پیچیده می-شود که درک آن از حیطه فهم انسان فراتر می¬رود. اما به‌طور قطع آن‌چه روزگاری پیچیده نام می¬گرفته، در روزگاری بعدتر، آن گاه که انسان قادر به تعریف رفتار و روابط آن شده است به مفهومی ساده‌تر تقلیل می‌یابد. در طول تاریخ معماران تلاش کرده‌اند تا با خلق پیچیدگی‌هایی فراتر از توان درک مخاطبان خود، عرصه‌هایی شگفت‌انگیز از محیط مصنوع را در برابر آنان قرار دهند، شرایطی که در آن ذهن از تقلا می-ایستد و تنها احساس، یاریگر انسان در درک فضا خواهد بود. نمونه‌هایی که سازمان‌یافته از تفکر معماری واحد بوده‌اند. ساختار‌های پیچیده را می‌توان در مقیاس‌هایی فراتر و گسترده‌تر، آن‌جا که نقش تک معمار متفکر، میان خرد‌معماران تکثیر می¬شود نیز مشاهده کرد. رویش مستمر و پیش‌رونده بافت معماری در بستر شهر، که ظاهری در‌هم‌تنیده و افسار‌گسیخته دارد، خود معلولی است علت‌یافته از رفتار‌های خرد‌مندانه معماران، کاربران و نیروهایی که در کالبد شهر جریان داشته‌اند. 
طراحان، که خود برخاسته از همان جامعه مخاطب هستند، برای خلق چنین شاهکارهایی نیازمند درک پیچیدگی، تبدیل آن به مفهومی انتزاعی در قالب معماری و در نهایت تعریف روش‌هایی برای ساخت آن بوده‌اند. چنین روندی که طی آن مفهومی غیرقابل دریافت توسط عامه مخاطبان، با حفظ کیفیات پیچیده خود، به عینیتی ساده و قابل ساخت تغییر می¬یابد را می‌توان ساچیدگی (ساده‌سازی پیچیدگی) نامید. ]عبارت ساچیدگی به پیشنهاد دکتر ایمان رئیسی استفاده شده است[‌. به بیانی دیگر پیشرفت در معماری را نباید در پیچیدگی هر چه بیشتر آن جست بلکه قوه تحول معماری، در توانایی ساده‌سازی خالقان آن نهفته است.

پیوستگی و پیچیدگی
با کنکاش در روند پیشرفت توانایی‌های بشر برای خلق طرح‌های معماری و ساخت آن‌ها، می‌توان سه رویکرد کلی را تشخیص داد: دیدگاه سنتی که تکیه بر مفاهیم انسانی و بومی برای خلق معماری مردم‌وار به کمک ابزار‌های دستی و انسان‌محور دارد، رویکرد معماری صنعتی که تلاش در جهت ارضای نیازهای اولیه کالبدی کاربران و نیز نیازهای روحی طراحان در کنار استفاده گسترده از تولیدات و ماشین‌های صنعتی برای تولید انبوه معماری داشته و در نهایت، پس از این دو رویکرد می‌توان معماری دیجیتال را عرصه جدیدی در معماری دانست؛ عرصه‌ای که تلاش دارد با درگیر کردن مولفه‌های طراحی در همه مقیاس‌ها، ویژگی‌های دو رویکرد گذشته را توأمان ارائه کند. 
در تلاش‌های آغازین برای ساخت فضایی برای زندگی، انسان طراح و سازنده، مقهور محیط و مشکلات تاثیرگذار بر طراحی و ساخت بود. مشکلات پیش‌روی انسان و ناتوانی وی در تولید آن‌چه در تصور خود تصویر می‌کرد، عاملی بود برای یکپارچه شدن پاسخ وی به هر سه خواسته‌اش از بنا. بدین‌گونه سودمندی، استحکام و زیبایی بنا هر سه در کالبدی یکپارچه تامین می¬شدند، آن‌چه اسباب زیبایی ساختمان بود، بار بنا را نیز بر دوش می‌کشید و عملکرد را نیز به‌همراه داشت اما در دوره‌های بعدی با تکامل توان بشر در درک و تفسیر پدیده‌‌ها و توانایی برای ساختن در مقیاسی فراتر از آن‌چه در گذشته به آن قادر بود، گرایشی بیمارگونه به‌سمت خلق آثاری پیچیده‌تر شکل گرفت. چنین رویکردی معماران را در شرایطی قرار داد که برای خلق پاسخ¬های جدید، هویت یکپارچه بنا را به کناری نهاده و لایه‌های متعدد و منفک از یکدیگر را بر آن وصله کنند.
چنین تلاشی برای دور کردن معماری از ماهیت یکپارچه خود کار را به آن‌جا کشید که در دوران اوج معماری مدرن، بنا به مخلوطی ناهمگن از آرایه‌ها، سازه و تاسیسات تقلیل یافت؛ فرآیندی که به‌تدریج معمار دانای کل را به گروهی هزار پاره از مهندسان معمار، سازه، تاسیسات و... تبدیل کرد؛ گروه‌هایی که هر یک در برهه‌ای از چرخه حیات پروژه به آن وارد شده و تنها با در نظر گرفتن آن‌چه در دایره مسئولیت ایشان تعریف شده است پروژه را تحت‌تاثیر قرار می¬دهند، چنین تفکیکی نه‌تنها منجر به کاهش پیوستگی در طراحی شد، بلکه شیوه‌های تفکر و نگرش حاکم بر بنا را نیز مختل کرد. 

خلق پیچیدگی
با ورود گسترده رایانه به دفاتر معماری و مهندسی، به‌تدریج نیاز به تیم‌های گسترده برای طراحی و محاسبه بنا کمتر شده است، چرا که توان پردازش رایانه‌ها، حجم عظیمی از داده‌ها را در زمان واحد تحلیل کرده و بر‌اساس تغییر در یکی از آن‌ها، اثرات حاصل را بر سایر مولفه‌ها تصویر می‌کند. چنین توان پردازش فراگیری می‌تواند بار فعالیت‌های خارج از حیطه طراحی را بر‌عهده گیرد و در عین حال اختیار نظارت بر تمامی وجوه بنا را، که سال‌ها خارج از اختیار معمار قرار داشتند، دوباره بر‌عهده وی قرار دهد. در عین حال نرم‌افزارهای طراحی به کمک کامپیوتر (CAD) و در کنار آن‌ها نرم‌افزارهای مدل‌سازی اطلاعات ساختمان (BIM) به‌تدریج به‌سوی ایجاد بستری مشترک برای تعامل پیوسته بین معمار و سایر گروه‌های فعال در پروژه نظیر مهندسان سازه، تاسیسات و‌... پیش می¬روند تا در زمانی واحد تمامی گروه‌های دخیل در فرآیند طراحی با آگاهی از خواسته گروه‌های دیگر به فعالیت بپردازند. بدین‌گونه معمار می‌تواند بار دیگر آن‌چه را به‌عنوان سازه بنا در نظر داشته به‌گونه‌ای بازتعریف کند که نقش عنصر سازنده فضا و تامین‌کننده عملکرد را نیز بر‌عهده گیرد و ساختمان را همان‌گونه که قرن‌ها پیش پدران ما ساخته‌اند، یکپارچه از بن خلق کند.


ترسیم پیچیدگی
برای تهیه مدارک ساخت‌و‌ساز چنین پروژه‌هایی از روش منطقی‌سازی (Rationalization) می¬توان بهره برد که بر‌اساس آن، پس از تکمیل فرآیند طراحی، به کمک نرم‌افزارهای کامپیوتری، طرح اصلی با حفظ خصوصیات اصلی ساده، بهینه و قابل ساخت می¬شود. در این روش تاکید فرآیند بر تبدیل طرح اولیه به گزینه‌ای است که ضمن قابل ساخت بودن به کمک روش‌های غیر‌دیجیتال، هزینه‌های قابل‌قبولی را نیز به‌همراه داشته باشد. نمونه کاربرد این روش را می¬توان در پروژه‌های شاخه «گری تکنولوژی» از دفتر «فرانک گری» دید. این شاخه با اعمال تغییرات روی برنامه «CATIA» و شخصی‌سازی آن برای پروژه‌های معماری، نرم‌افزار «Digital Project» را برای تولید مدارک ساخت‌و‌ساز چنین پروژه‌هایی توسعه داده است. 
از نمونه‌های دیگر این روش می‌توان به پروژه «مکعب آبی» اشاره کرد که برای تولید مدارک ساخت و تبدیل پروژه به واقعیت، از روند‌های بهینه‌سازی متعدد استفاده شده تا اجزای پروژه را از هزاران شکل متفاوت، به تعداد محدودی ماژول مشابه و ترکیبات آن‌ها محدود کنند. در مقیاس کوچک نیز تلاش‌هایی برای این منظور صورت گرفته است. برای مثال در جریان مسابقه «Repeat»، طراح پروژه «Minimal Complexity» با وجود پیچیدگی ظاهری فوق‌العاده، با ساده‌سازی اجزا توانست طرح خود را حداکثر با 16‌قطعه متفاوت بازتعریف کند.
«Construction-Aware Design Approach» رویکرد آینده‌نگر دیگری است که در برابر دیدگاه منطقی‌سازی (Rationalization) قرار می¬گیرد. در این روش برای حفظ پیوستگی میان طرح و ساخت، ابزارهایی در فرآیند طراحی استفاده می¬شوند که ویژگی‌های مصالح، محدودیت‌های ساخت و تکنیک‌های اجرایی را همزمان با طراحی مورد بررسی قرار می¬دهد. به این ترتیب طراح با داشتن دیدی جامع نسبت به ظرفیت‌های موجود و قابلیت‌های آن‌ها به طراحی می¬پردازد. 

ساخت پیچیدگی
شکافی عمیق میان آن‌چه امروزه برای معماران قابل‌تصور و ترسیم است با آن‌چه پیمانکاران ساختمانی قادر به تولید آن هستند وجود دارد که مانع از حرکت همپای این دو گروه شده است، تا جایی که ایده‌های پیچیده طراحان در مسیر تبدیل به واقعیت، با سدی عظیم در مرحله ساخت مواجه می‌شود. در‌حالی‌که استفاده از ابزارهای کامپیوتری در دفاتر معماری، رفتارهای طراحی معماری و تولید مدارک را به شکلی اساسی متحول کرده و ردپای کاغذ و جوهر هر روز کم‌رنگ‌تر از روز پیش می‌شود، تکیه بنیادین کارگاه‌های ساخت‌و‌ساز به شیوه‌های ساخت سنتی و روند کند جایگزینی ابزارهای سنتی با سیستم‌های کنترل شده در کنار ماهیت غیر‌قابل پیش‌بینی بسیاری از مولفه‌های محیطی سبب شده تا زمینه مناسبی برای فراگیر شدن سیستم‌های ساخت دیجیتال فراهم نباشد. چنین مشکلاتی در کنار هزینه‌های سرسام‌آور تجهیزات ساخت دیجیتال و تکنیک‌های پیوسته آن که اساسا برای تولید با سرعت پایین، دقت بالا و تنوع گسترده محصولات طراحی شده‌اند، آینده روشنی را برای همه‌گیر شدن چنین رویکرد‌هایی، حداقل در آینده نزدیک، تصویر نمی‌کنند. 
اما در کنار این تصویر مبهم از آینده ساخت دیجیتال، دیدگاه دیگری نیز در میان معماران واقعگرا رواج ‌یافته است. بر این اساس تلاش می¬شود تا طرح‌ها تا حد ممکن توسط ابزارهای تعریف پیچیدگی تدقیق شوند، سپس با بهره‌گیری از همین ابزارها، بدون کاستن از پیچیدگی ظاهری سیستم، ماهیت رفتار‌ها و تعامل اجزا ساده می‌شود تا بتوان با حداقل بهره¬گیری از ابزارهای ساخت دیجیتال، طرح را به مرحله ساخت رساند. در این‌گونه طراحی، نقش ابزارهای دیجیتال در ساخت تا حد ممکن محدود شده و در عوض، آن بخش از فعالیت ساخت‌و‌ساز که قابل اجرا توسط ابزارهای سنتی است بر‌عهده ابزارهایی از این دست قرار می‌گیرد.
اما آن‌چه آینده سیستم‌های ساخت دیجیتال را شکل خواهد داد را باید در ترکیب دیدگاه «C.D.A.A» با ابزارهای ساخت تمام دیجیتال جست‌وجو کرد. نتایج تلاش‌های فراوان صورت گرفته در عرصه روبات‌ها، سیستم‌های هدایت شونده توسط هوش مصنوعی و‌... را امروزه می¬توان در خارج از محیط‌های آزمایشگاهی نیز مشاهده کرد. استفاده از بازوهای روباتیک که سال‌های متمادی برای تولید انبوه بسیاری از لوازم آشنای روزمره ما به‌کار گرفته می¬شدند در اینستالیشن‌هایی با ماهیت معماری و حتی در مواردی خاص برای پروژه‌های واقعی مقیاس کوچک تنها یکی از این موارد است. فراتر از این را می¬توان در توسعه سیستم‌های سازنده¬ خرد و متکثر مانند کوادروکوپتر‌ها ملاحظه کرد. در پروژه‌هایی که به کمک این هلیکوپتر‌های چهارپره مینیاتوری انجام شده، مفهوم فعالیت گروهی تعداد زیادی از روبات‌های کوچک در فرآیند تولید ایده‌های معماری با دقت قابل‌توجه و فراتر از محدودیت‌های پذیرفته شده روبات‌های رایج را می¬توان به شکلی ملموس درک کرد.
با توجه به آن‌چه بیان شد به‌دلیل هزینه‌های سرسام‌آور، سرعت پایین و نوپا بودن سیستم‌های ساخت دیجیتال نمی‌توان در آینده نزدیک امیدی به گسترش ایده‌های پیچیده معماری در مقیاس گسترده داشت، اما پیشرفت‌های صورت گرفته نویدبخش آینده‌ای روشن برای سیستم‌های پیچیده و در عین حال پیوسته در معماری فردا خواهند بود.

  • manicure

    manicure

    • ۱۳۹۶/۰۱/۱۹ - ۱۵:۳۵:۴۴

    Today, I went to the beachfront with my children.
    I found a sea shell and gave it to my 4 year old daughter and said "You can hear the ocean if you put this to your ear." She
    placed the shell to her ear and screamed. There was a hermit crab inside and it pinched her ear.
    She never wants to go back! LoL I know this is totally off topic but
    I had to tell someone!

  • Alberto

    Alberto

    • ۱۳۹۶/۰۲/۱۴ - ۰۰:۵۷:۲۹

    Hi there, You have done an incredible job. I will definitely digg it and individually recommend
    to my friends. I'm confident they'll be benefited from this site.

  • What do you do for a strained Achilles tendon?

    What do you do for a strained Achilles tendon?

    • ۱۳۹۶/۰۵/۰۷ - ۲۱:۱۸:۵۳

    I constantly spent my half an hour to read this webpage's posts daily along with a mug of coffee.

  • kathleenurben.hatenablog.com

    kathleenurben.hatenablog.com

    • ۱۳۹۶/۰۵/۰۹ - ۱۶:۵۱:۲۵

    Aw, this was an exceptionally nice post. Taking the time and actual effort to generate a good article… but
    what can I say… I put things off a lot and never
    seem to get nearly anything done.

  • Mayra

    Mayra

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۵ - ۱۲:۰۹:۲۸

    I every time used to study article in news papers but now as I am a user of net thus from now I am using net for articles, thanks to web.