من یک بیلبائویی هستم

نوشته شده توسط:میثم مطلق | ۳ دیدگاه


یک بنای به‌یادماندنی در ارتباط با شهر، خود را پیدا می‏کند. این بار بیلبائو پایتخت استان بیسکای از سرزمین خودمختار باسک در شمال اسپانیا زمینه روایت یکی از هنرمندانه‌ترین معماری‏های متاخر شده‏ است.جایی در کنار رودخانه نرویون (Nervion) -‏رودی که از میان بیلبائو می‏گذرد و به دریای آتلانتیک می‏ریزد- بخشی از رویاهای پیرمردی تجسم یافته‏ است که در طرح‏هایش همواره از ماهی‏ها الهام می‏گیرد. ساختمان تندیس‌وار موزه گوگنهایم با آن نمای پوشیده از ورق‏های تیتانیوم پوسته‏ای شبیه فلس ماهی‏ها دارد و به جای کشتی‏های بزرگ در کناره رودخانه آرام گرفته‏ است.طراح این بنا فرانک اون گهری که پدر و مادری لهستانی‌الاصل داشت در تورنتو به دنیا آمده، در لس‌آنجلس، کالیفرنیا و ‌هاروارد درس خوانده‏ و امروز در سانتا مونیکای کالیفرنیا کار و زندگی می‌کند. معماری که از جوایز معتبر معماری تا دکترای افتخاری دانشگاه و موسسات مختلف بین‌المللی، چیزی کم ندارد.

چهره تازه‏ای برای بیلبائو 
شاید بتوان شروع داستان را وقتی دانست که بنیاد سولومان آر گوگنهایم در فوریه 1991 از گردانندگان بخش باسک پیشنهادی دریافت کرد که بخشی از توسعه همه‌جانبه بیلبائو بود و نشان از تمایل ایشان به مشارکتی داشت که می‏شد آن را در راستای برنامه درازمدت تقویت شبکه مراکز مختلف این بنیاد در سرتاسر جهان دید. بیلبائو شهری کاملا صنعتی بود که شالوده آن بر استخراج آهن، توزیع فولاد تولید شده و کشتی‌سازی قرار داشت؛ شهری که سابقه آن به قرن چهاردهم میلادی بازمی‏گردد و در دوران صنعتی شدن از نظر اقتصادی شکوفا شد، تا جایی که تبدیل به خانه بسیاری از شرکت‌های اقتصادی با ارتباطات داخلی و بین‌المللی شده‏ است.بعد از بحران مالی دهه 80 حکومت وقت مجبور شد تا بنیادهای کاملا اقتصادی خود را مورد بازنگری قرار دهد و برنامه‏ای جامع برای تجدید حیات شهر طرح‌ریزی کند. ساخت موزه گوگنهایم بیلبائو و آغاز به کار آن در سال 1997 را می‏توان لحظه‌ای دانست که این برنامه عملا به ثمر نشست.پای توریست‏ها به شهر سابقا صنعتی باز شد. بیلبائو که سالانه ‌تنها پذیرای 25هزار توریست بود توانست بیشتر از 950هزار نفر را درسال 2010 به سوی خود بکشاند. نقطه آغازین این جهش و کسب درآمد 300 میلیون یورو درسال از گردشگری، افتتاح موزه گوگنهایم بود؛ موزه‌ای که بیش از یک میلیون و 300 هزار بازدیدکننده در اولین سال گشایش از درهایش عبور کردند. 


معماری یا مجسمه‌سازی؛ یکی یا هردو؟ 
توده‏های عظیمی پوشیده شده در پوسته فلسی شکلی از ورق‏های تیتانیوم که اشکالی غیر‌متعارف و کاملا آزاد و طبیعی دارند در تداخل با احجام راست گوشه و سنگی قرار گرفته‏اند و جداره‏های شیشه‏ای عظیمی میانشان در کش و قوس است. این شاید اولین توصیف از بنایی باشد که بسان مجسمه‏ای در میان دیگر فضاهای شهری و بناهای بیلبائو قرار گرفته ‏است.
 این سبک تندیس‌وار با خطوط منحنی، اشکالی انتزاعی از معماری و پوشش‌هایی از مصالح خاص (مس، استیل، روی و تیتانیوم) به امضای گهری تبدیل شده ‏است که آن را در کارهای دیگرش نظیر پروژه موسیقی تجربی در سیاتل، سالن کنسرت والت‌دیزنی و موزه گوگنهایم در ابوظبی نیز می‏بینیم.
قلب واقعی این بنای کاملا غیر‌متعارف، با آن ظاهر پیچیده‏اش فضای میانی با ارتفاع بیش از 50 متر است که به‌عنوان ورودی و موقعیتی برای جهت‌یابی عمل می‏کند. این فضا که به کمک پنجره‏های عظیم‏اش غرق در نور است گالری‏ها را در اطراف خود جای داده ‏است. 
شاید دیدهای بیرونی با نماهای پیچیده و پر از خطوط منحنی پربرخورد، امکان تصور یک فضای مرکزی بزرگ و محوری را به بیننده ندهد. در این فضا بازدیدکنندگان تصور روشنی از فضای نمایشگاهی و 20 گالری آن با اندازه‌ها و اشکال مختلف پیدا می‏کنند.20 گالری در سه سطح مختلف و با اندازه‏های گوناگون شکل گرفته‏اند. برخی از این گالری‌ها برای ارائه کارهایی در اندازه‌های کلاسیک طراحی شده‏اند و برخی برای اجراهای مدرن و در اندازه‌های بسیار بزرگ. در اینجا هماهنگی نزدیکی میان اشکال معمارانه و محتوای هر گالری وجود دارد. این کار مشخصا جهت‌یابی را درون موزه به لطف فضای میانی و مسیرهای پیاده آسان‌تر می‏کند. به علاوه به بازدیدکنندگان اجازه می‌دهد محدوده‌های نمایشگاهی را از چشم اندازهای مختلف ببینند.
فضاهای غیر‌نمایشگاهی شامل تالار سخنرانی با ظرفیت 300 نفر، یک رستوران، دو کافه، یک فروشگاه و یک کتابفروشی است که دسترسی‌های مستقلی از خارج موزه نیز دارند و به‌عنوان بخش فعالی از زندگی شهری عمل می‏کنند. دور از ذهن نیست که تنها نمایشگاه دائمی موزه بیلبائو مجسمه‏هایی باشند که ایده مجسمه به مثابه معماری را نمایش می‏دهند. قرارگیری ایده ریچارد سرا در این نمایشگاه دائمی با نام «ماهیت زمان» در موزه بیلبائو خالی از لطف نیست. جایی که دیدگاه دو هنرمند معمار و مجسمه‌ساز با بیانی دوگانه از معماری و مجسمه‌سازی ظاهر می‏شود.این بنا اگرچه ظاهری مجسمه‏گون دارد اما شاخصه‏های طراحی آن محدود به شکل نیست. گهری توانسته ساختمان را به خوبی در مجموعه ارتباطات شهری قرار دهد. همنشینی مناسب با رودخانه، ایجاد ترکیبی هماهنگ میان بنا، مسیر سواره و پل، ساخت مسیرهای پیاده گوناگون در اطراف بنا و توجه به چشم‌اندازهای مختلف شهری در اطراف موزه موجب شده‏ است که کارکرد این بنا محدود به ساختمانی یادمانی در بیلبائو نباشد.

روشی جدید در طراحی
طراحی و ترسیم این ترکیب پیچیده از احجام منحنی با روش‏های کلاسیک ترسیم‏های دوبعدی معمارانه میسر نیست. می‌توان با قاطعیت گفت طراحی‏های نظیر آنچه گهری برای موزه گوگنهایم بیلبائو انجام داده‏است بدون کامپیوتر امکان‏پذیر نیست. روندی از ترسیم‏های اولیه طراح، ساخت مدل‏های چوبی و تجزیه و تحلیل دیجیتال مدل‏ها و تکمیل شکل و ساختار بنا توسط برنامه کاتیا توسط تیم طراحی طی شد تا ایده گهری در قالب طرح معماری کاملی ارائه شود. نرم‌افزار یادشده که در ابتدا در صنعت هوایی و برای پروژه‏هایی با سطوح منحنی استفاده می‏شد، برای طراحی ستون‏های مارپیچ و سطوح منحنی شیشه‏ای و تیتانیوم به کار بسته شد.
 این شبیه‌سازی کامپیوتری از سازه بنا و حجم نهایی ساخت اشکالی را شدنی کرد که طراحان دوره‏های قبلی تقریبا غیر‌ممکن می‏پنداشتند. به این ترتیب روش جدیدی از طراحی به‌وجود آمده ‏است که مسیر آن از ذهن طراح و اسکیس‏های اولیه شروع می‏شود و به ساخت و محاسبه حجم نهایی بنا در کامپیوتر ختم می‏شود. کامپیوتر خود به‌عنوان ابزاری مولد در بخشی از روند طراحی جا گرفته‏ است و بسیاری از طراحان جوان این شیوه را به جدیت پیگیری می‏کنند.

گهری، گوگنهایم، بیلبائو
در 19 اکتبر 2007 موزه گوگنهایم بیلبائو درحالی دهمین سالگرد افتتاح خود را جشن گرفت که در این مدت بیش از 90 نمایشگاه در آن برپا شده ‏بود و نزدیک به 10 میلیون نفر از آن بازدید کرده بودند. این موقعیت روش فکرکردن به موزه‌ها را تغییر داد و توانست انگاره‏های تازه‏ای درباره رابطه میان هنر، معماری و گردآوری مجموعه‏ها ایجاد کند.
بنیاد سولومان آر گوگنهایم از همان آغاز به کارش در سال 1937 یک موسسه سرآمد برای گردآوری، صیانت و تحقیق درمورد هنر مدرن و معاصر بوده‏ است. شبکه جهانی که در سال 1970 آغاز شد و توانست از نیویورک به ونیز، برلین، بیلبائو و اخیرا ابوظبی گسترش پیدا کند و در آینده چشم به توسعه بیشتر در خاورمیانه، آمریکای لاتین و آسیا دارد. آثار ممتاز معماری و آنچه در میان دیوارهای موزه‏ها نمایش داده می‏شود در خط مشی این بنیاد پیوند زده شده‏اند. بنای گوگنهایم نیویورک اثر فرانک لوید رایت یکی از پیشتازان معماری مدرن است و دو بنای بیلبائو و ابوظبی نام فرانک گهری را همراه خود دارند.گوگنهایم بیلبائو نیز در چارچوب سیاست‏های اصلی بنیاد حرکت می‏کند و بر جمع‌آوری، حفظ و آموزش هنر مدرن و معاصر تاکید دارد. گردانندگان این موزه در بخشی از بیانیه ماموریت خود قید می‏کنند: «به‌عنوان یکی از پایه‏های شبکه موزه گوگنهایم و نشانی از سرزندگی کشور باسک ما امیدواریم تا درک، ارزش و لذت از هنر و ارزش‏های آن را در یک زمینه معماری تندیس‌وار ترویج
 کنیم.»

  • manicure

    manicure

    • ۱۳۹۶/۰۱/۱۸ - ۱۳:۰۸:۲۸

    Have you ever considered writing an ebook or guest authoring on other
    blogs? I have a blog based on the same information you discuss and would love to have you
    share some stories/information. I know my visitors would appreciate
    your work. If you are even remotely interested, feel free to send me an e
    mail.

  • manicure

    manicure

    • ۱۳۹۶/۰۱/۱۹ - ۱۵:۳۰:۰۷

    WOW just what I was looking for. Came here by searching for manicure

  • How can we increase our height?

    How can we increase our height?

    • ۱۳۹۶/۰۵/۳۱ - ۰۹:۰۴:۳۷

    I love it whenever people get together and share ideas.
    Great blog, keep it up!