اگر بودایی بودم....؟!!!!
نوشته شده توسط:میثم مطلق در شهرسازی » مقالات شهرسازی | ۰۴ آذر ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۱ | ۳ دیدگاهپایتخت مرتفعترین کشور جهان. کشور اورست؛هیمالیا شهری با مردمانی عجیب و غریب؛ بارسمهایی عجیب و غریبتر. کاتماندو کجاست و تجربه سفر به آن چطورتجربهای است؟ درک معمارانه از پایتخت نپال چگونه خواهد بود؟
شرکت در کنفرانس سالانه شاخه آسیا و اقیانوسیه فیدیک(FIDIC-ASPAC) بهانهای شد تا در اسفند ۱۳۸۷ به اتفاق چهار نفر از همکارانم سفری ششروزه به کاتماندو پایتخت کشور نپال داشته باشم؛ سفری که شیرینی خاطرات آن برایم جاودانه است.طبق روال، قبل از سفر جستوجویی در دنیای کتابها و اینترنت، بهخصوص تجاربی که از لابهلای سفرنامههای نپال میتوان یافت، انجام دادم. در نوشتهها آمده بود که نپال سرزمین کوچک همیشه سبزی است که همچون نواری باریک مابین سلسله جبال هیمالیا و شبهقاره هند قرار گرفته است. مساحت این کشور حدود ۱۴۰هزار کیلومتر مربع و دارای جمعیتی حدود ۳۰ میلیون نفر است. در این کشور کوچک حدود ۶۰ گروه نژادی و ۷۰ زبان وجود دارد. غالب ساکنان نپال را هندوها با ۹۰درصد، بوداییها با پنج درصد، مسلمانان با سه درصد و باقی مذاهب با حدود دو درصد تشکیل میدهند.کاتماندو، پایتخت نپال در دره کاتماندو که مهد تمدن نپال است واقع شده، درهای که هوایی معتدل دارد و دمای آن همیشه بالای صفر است. نام کاتماندو از ترکیب واژههای سانسکریت «کاسث» به معنی چوب و «مانداپ» به معنی سایهسار پدید آمده است. گفته میشود بهخاطر فراوانی ساحتمانهای چوبی زیاد که باعث گسترده بودن سایههای فراوان در سطح شهر میشده این نام را بر آن شهر گذارده بودند.سفر ما به نپال از طریق کشور قطر صورت پذیرفت. زمان سفر از دوحه تا کاتماندو حدود شش ساعت است. نیمهشب به وقت محلی به هتل محل اقامتمان در کاتماندو رسیدیم. هتل Yak and Yetiساختمانی بازسازی شده از یکی از کاخهای کهن نپال بود که بخش جدیدی نیز به آن الحاق شده بود.روز اول یکی از بهترین زمانها برای گشتوگذار در شهر بود که به اتفاق همسفران عزم گردش در شهر بهخصوص بافت قدیمی کاتماندو را کردیم. در ابتدای صبح خیابانها نمناک و خلوت بود. به توصیه یکی از همسفران و از روی نقشه شهر پیاده به سمت میدان اصلی شهر حرکت کردیم که بخش عمدهای از معابد، ساختمانهای قدیمی، کاخ و محلههای قدیمی شهر کاتماندو در حوالی آن قرار داشت. خیابانها و کوچهها بهطرز مرموزی خلوت و ساکت بود، اما بهتدریج بر تعداد آدمها بهخصوص جوانان افزوده میشد. چهره افراد بهطرز مشهودی غیرعادی بود و موجی از شیطنت را در پسزمینه نگاه آنان میتوانستی بیابی.روز اول سفر ما مصادف با یکی از جشنهای ملی نپال به نام هولی (Holli) یا جشن رنگها بود، جشنی که به کل از آن غافل بودیم و در جستوجوهای قبل از سفر از آن مطلع نشده بودیم. در این جشن افراد به سمت یکدیگر پودرهای رنگی یا کیسههای آب رنگی پرت میکردند و با این کار شادی را به یکدیگر اعطا میکردند. بازی رنگها در ترکیب با صورتهای شاد افراد فضایی مهیج و دلنشین را شکل داده بود، شادیای که همگان چه شهروندان کاتماندو چه توریستها خواسته و ناخواسته به آن وارد میشدند.پس از طی مسافتی نسبتا طولانی به میدان دربار رسیدیم. میدان مملو از جمعیتی بود که بهمنظور شرکت در جشن رنگها در آن میدان تجمع کرده بودند.با دید یک معمار، در طراحی ساختمانهای مسکونی قدیمی و محلههای شهری کاتماندو چیزی جز آشفتگی بهچشم نمیخورد. ارتفاع ساختمانهای مسکونی بسیار کم حدود دوسوم ارتفاع ساختمانهای معمول در تهران، نمای غالب آنها از آجر قرمز رنگ بود. پنجرههای ساختمانهای مسکونی از جنس چوب و بهصورت مشبک و بدون شیشه بود که نقش بسزایی در تهویه هوای واحدهای مسکونی برعهده داشتند. در شهر همواره بوی مشمئزکنندهای که ناشی از انباشت زبالهها و سوزاندن آنها بود، پراکنده بود. در لابهلای مردم، حیوانات بیشماری همچون سگ، کبوتر، گاو و ... وجود داشت که بیآزار مشغول پرسه زدن در لابهلای زبالهها بودند.در کنار هرج و مرج شهری، معابد بیشماری بهچشم میخورد که به اندازههای متفاوت و اشکال گوناگون بودند. از دیگر عناصر معابد، چند استوانه دواری است که در کنار هم چیده شده و هرکدام بخشی از متن دعا را شامل میشوند، در بعضی از معابد این استوانه دوار یک عدد و در ابعاد بسیار بزرگ وجود دارد. افراد بر این اعتقاد بودند تا با چرخاندن به ترتیب آن استوانههای دوار ذکر دعای مربوطه را بهجای میآورند بدون آنکه آن دعا را به زبان بیاورند یا آن ذکر را بخوانند.به لطف راهنمای محلیای که در آنجا یافتیم، توانستیم در زمان کوتاهی تعداد زیادی از ساختمانهای با اهمیت کاتماندو را ببینیم و با اطلاعات محلی خوبی از آداب و سنن و فرهنگ افراد آشنا بشویم.بازدیدمان را ابتدا از میدان دربار کاتماندو (Kathmandu Durbar square) آغاز کردیم. این میدان که در قلب شهر کاتماندو واقع است توسط افراد محلی به نامهانومان دوکا (Hanuman Dhoka) شناخته میشود. کاخ سلطنتی (Royal Palace) و تعداد زیادی از ساختمانهای تاریخی در اطراف این میدان واقع شده است.در کنار گشتوگذار در شهر کاتماندو، دیدن سلسله جبال هیمالیا یکی دیگر از جاذبههای نپال بود که توریستها را فرامیخواند.من و همسفرانم چون کوهنورد نبودیم و زمان سفرمان هم محدود بود، تصمیم گرفتیم تا از طریق تور و با هواپیما از بام دنیا دیدن کنیم. به همین منظور بلیت تور بازدید از هیمالیا را خریداری کردیم و صبح زود بهسمت فرودگاه کاتماندو به راه افتادیم. طول سفر حدود ۳۰ دقیقه بود.میزبانانمان در کاتماندو توصیه گشتوگذار در جنگلها و طبیعت وحوش و بهخصوص رودخانههای وحشی را میکردند که مجال آن برایمان فراهم نشد. (نپال بهواسطه اختلاف ارتفاع بسیار زیادی که از سمت شمال به جنوب دارد و همچنین بهواسطه مجاورت با خلیج بنگال دارای طبیعت سبز انبوه و رودخانههای خروشان است.)
- دانشگاه معماری سوره برگزار می کند؛ نمایش فیلم l ecole de siza
- خبرهای خوش برای علاقمندان به معماری؛دوره فشرده اسکیس و راندو
- گزارشی از یکی از هیجانانگیزترین مسابقات معماری جهان؛ آسمانخراشهای ایولو
- انتقاد وزیر از کمبود معماری اسلامی
- معماری درمانی به روایت یک معمار
- رسانه ها و اثرات معماری
- فرمالیسم هنری در سینما و معماری
- هویت معماری
- یک تجربه معماری ساده گرایانه
- عدالت و برابری در معماری ایرانی و اسلامی
- معماری نیمه کاره
- گاهی به معماری ساختمان آکادمی هنر و معماری کوپر
- معماری قرن بیست و یکمی
- معماری استانبول
- چالش های معماری امروز
نظرات
ارسال نظر
manicure
Hi colleagues, how is the whole thing, and what
you desire to say on the topic of this article, in my view its truly amazing in support of me.
manicure
I like it when folks come together and share thoughts.
Great site, keep it up!
How do you grow?
Do you have a spam problem on this website; I also am a blogger, and I
was wanting to know your situation; we have
created some nice procedures and we are looking to exchange methods with others, why not shoot me an email
if interested.